آدرس ما تغییر کرد
آدرس جدید ما
شهدای راه آزادی را هرگز از یاد نخواهیم برد

آدرس جدید ما بخاطر فیلترشدنمان

۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

بیانیه چهاردهم میرحسین

0 نظرات
بیانیه چهاردهم میرحسین موسوی از 13 آبان می گوید:
سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند
"آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه می‌رسد. آیا امروز قابل‌تصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ اگر اینگونه باشد دستاوردهای چهل و پنج سال تاریخ معاصر خود را از دست داده‌ایم، و اگر چنین نباشد این نشانه‌ای از ریشه‌های انقلابی ماست." میرحسین موسوی، در چهاردهمین بیانیه خود صحبت های مهمی را در چند روز مانده به 13 آبان بیان می کند.



بسم الله الرحمن الرحیم

در تاریخ معاصر ما سیزدهم آبان یادآور سه حادثه است. در نخستین از این رویدادها امام خمینی از ایران تبعید شد و نهضت در فترتی سیزده ساله فرورفت. رژیم شاه پس از به دست آوردن چنین نتیجه‌ای باید خود را شماتت کرده باشد که چرا این راه حل ساده را پیش از آن به کار نبست. یک قیام بود و یک امام که وقتی از صحنه دور شد دیگر چیزی از شور تحول‌خواهی باقی نماند. آیا به راستی امام خمینی در حرکتی که آغاز کرد تنها بود؟ هرگز چنین نبود، زیرا هرگز چنین نیست که یک فرد بتواند به تنهایی در صحنه جامعه تحولات نمایان ایجاد کند. پیروان او بسیار بودند، اما آنان شبیه به یارانی نبودند که سال‌ها بعد پیرامونش را گرفتند، آن زمانی که گفت «رهبر ما آن طفل سیزده ساله است …»

دومین سیزدهم آبان روز رهبران سیزده ساله است؛ دانش‌آموزانی که برای تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده بودند و مورد یکی از سبعانه‌ترین کشتارها قرار گرفتند. تجربه رژیم از حوادث دهه چهل بود که موجب چنین حرکات خونینی شد. تصور بر آن بود که اگر با همان قاطعیت گذشته عمل کنند از نو به همان نتایج خیره‌کننده دست می‌یابند، حال آن که زمینه اجتماعی کاملا تغییر کرده بود؛ زمین تغییر کرده بود و زمان تغییر کرده بود و مهمتر از آن جان انسان‌ها تغییر کرده بود. دیگر حکومت شاهنشاهی با یک امام تنها روبرو نبود. این بار کسانی گرد او جمع شده بودند که شاید به اندازه پدرانشان او را نمی‌شناختند یا سخنانش را نشنیده بودند، اما به اندازه امام خود شور در سینه داشتند؛ آنها همچون پدرانشان برای به راه ‌افتادن لازم نبود که پی‌درپی شماتت شوند.

درباره سومین سیزده آبان بسیار گفته شده است، تا جایی که بعید است کمترین اطلاعی از آن ماجرا ناگفته مانده باشد؛ از جمله آن که در این رویداد امام از دانشجویان مسلمان پیروی کرد. ظاهرا این دانشجویان بودند که خود را پیرو خط امام می‌خواندند، اما در واقع این امام بود که حرکت آنان را دنبال نمود. قطعا هیچ‌یک از رهبران و فرماندهان انقلاب در شکل دادن به آنچه در این روز اتفاق افتاد نقشی نداشت. حتی خود دانشجویان تصور می‌کردند بعد از چند روز حادثه تمام می‌شود و به خانه‌هایشان باز می‌گردند. ولی امام این رویداد را پیگیری کرد و آن را انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول نامید. تنها امامی که درد یک سکوت سیزده ساله را چشیده باشد می‌داند که جامعه‌ای شکل‌یافته از چوب‌های فرمانبر و خشک از خود جوششی ندارد و حیات پاکیزه‌ای ندارد. او مردم را رهبر می‌پسندید، زیرا می‌دانست که گذر از یک گردنه تاریخ برای سعادت هیچ ملتی کافی نیست. آنان باید از چنان خودانگیختگی و بصیرتی برخوردار شوند که در هر عصری و نسلی بتوانند راه را از بیراهه بشناسند و بپیمایند. مردم ما امروز رهبرانند و این همان آرزوی بزرگی است که امام برای آنان داشت. او ما را دعوت ‌کرد به سوی آن چیزی که ما را زنده می‌کرد.

آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه می‌رسد. آیا امروز قابل‌تصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ اگر اینگونه باشد دستاوردهای چهل و پنج سال تاریخ معاصر خود را از دست داده‌ایم، و اگر چنین نباشد این نشانه‌ای از ریشه‌های انقلابی ماست. ما به اتکای این ریشه‌هاست که سبز شده‌ایم، ریشه‌هایی که اگر از آنها دور شویم به همان چیزی تنزل خواهیم کرد که مخالفان مردم آرزو می‌کنند. به این خاطر است که جا دارد با هر تلاش افراطی در این جهت برخوردی احتیاط‌آمیز داشته باشیم.

حرکت ما از واگذار کردن اسلام به جبهه خرافه‌پرستان و سپردن انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان، از ناچیز شمردن میراث و میوه مبارزات یک‌صدساله مردم ایران و جایگزین کردن آن با تصوراتی گنگ، و از جدایی و بیگانگی نسبت به ریشه‌های تاریخی‌اش نفع نمی‌برد، و اگر برخی دولت‌های بیگانه بر ترویج چنین تمایلاتی اصرار دارند شاید در این کار سودی ملاحظه می‌کنند. آنها اگر لازم باشد با وجدانی آرام بر سر جنبش امروز ایرانیان پشت میز معامله می‌نشینند و به همان مقدار آزادی و توسعه سیاسی که در کشورهای همسایه‌ وجود دارد برای ملت ما قناعت می‌کنند و در این قناعت قابل سرزنش نیستند. این ما هستیم که اگر مصالح خود را به درستی تشخیص ندهیم باید ملامت ‌‌شویم.

این روزها هر نگاهی که به نگاهی می‌افتد از پیروزی می‌پرسد. کی به آن می‌رسیم؟ چه چیز ما را به آن می‌رساند؟ کدام قدم و اقدام آن را به پیش می‌اندازد؟ و چه چیز آن را کمال می‌بخشد؟ تمامی وجود ما دعا و سوال است و وعده خداوند که فرمود هر آنچه مسئلت کنیم مقداری از آن را اجابت خواهد کرد. و آتاکم من کل ما سالتموه. (و از هرآنچه از او خواستید به شما داد). همین که خواسته‌ای در جامعه متولد می‌شود دیگر هیچ کس قادر نیست از برآورده شدن آن ممانعت کند و دولت‌ها تنها می‌توانند بر مقادیری چون زمان و میزان و شکل تحقق آن تاثیر بگذارند.

آیا ما هم می‌توانیم بر این مقادیر اثر داشته باشیم؟ آری. المعروف بقدر المعرفه؛ انسان‌ها به قدری که بصیرت و آگاهی از خود به نمایش می‌گذارند در خور نیکویی‌ها قرار می‌گیرند. کما این که در این چند ماه مردم ما بیش از آن که از رنج‌های خود گنج به دست آورده باشند از برکات خردمندی خود بهره‌مند شده‌اند.

راه سبز ما یک مسیر عقلانی است و این یک بشارت است، زیرا نشان می‌دهد که ما تا انتها بر سر خواسته‌های خود مستحکم خواهیم ایستاد. اگر دچار تندروی و رفتارهای افراطی بودیم شک نکنید که با دستانی خالی از نیمۀ راه باز می‌گشتیم، زیرا افراط راه را برای تفریط باز می‌کند. اگر برای قبول این حقیقت به مثال نیاز دارید به سیاست خارجی دولتمردان بنگرید. همان وقتی که آنان مناسبات بین‌المللی کشور را به اغراض تبلیغاتی آلوده کردند و از خردورزی و متانت کناره گرفتند می‌شد حدس زد که به زودی مصالح بلندمدت مردم را به هیچ معامله خواهندکرد. شانزده سال پیش از این تهیه سوخت برای تاسیسات هسته‌ای تهران امری بود که نه مسئولان و نه رسانه‌ها انجام آن را یک خبر مهم تلقی نمی‌کردند. امروز قسمت اعظم محصول فعالیت‌های هسته‌ای کشور ،که این همه جاروجنجال به خود دیده و چندین تحریم برای ملت به همراه آورده است، گویا باید برای تامین همین نیاز ساده تحویل کشورهای دیگر شود، شاید بعدها لطف کنند و اندکی سوخت در اختیار ما بگذارند. آیا این یک پیروزی است؟ یا یک تقلب آشکار، که چنین تسلیمی فتح‌المبین نامیده شود؟

دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشاده‌دستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراط‌گرند. حتی اگر با تلاش دلسوزان از واگذاری دستاوردهای کشور در زمینه انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای جلوگیری شود از عواقب افراط و تفریط‌های دولتمردان ایمن نشده‌ایم، زیرا رفتارهای آنان زمینه را برای اجماع بین المللی جهت اعمال تحریم‌ها و فشارهای بیشتر به ملت ما فراهم کرده است.

چیزی که ما می‌توانیم از این ماجرا بیاموزیم آن است که خود دچار افراط نشویم. دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک می‌کنند. آیا آن روز باید کشوری تخریب شده برای ملت باقی بماند؟ آن چیزی که امروز باید نگران آن باشیم مصالح کشور است، زیرا کشور جز صاحبان اصلی‌اش کسی را ندارد که در این باره ابراز نگرانی کند. ساختن فردا را باید از امروز آغاز کنیم. باید برای فردا چنان مهیا باشیم که اگر همین فردا از راه رسید یکه نخوریم. باید هریک از ما مردم نه فقط نقش پیشوایی که مسئولیت آن را نیز بر عهده خود احساس کنیم.

تاکید بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک راهبرد کلیدی برای ساختن فرداست. با چنین راهبردی ما در تاریکی قدم نمی‌گذاریم و میراث‌های به جا مانده از مبارزات نسل‌های پیشین را به هیچ تقلیل نمی‌دهیم. و هر آنچه از آرمان‌ها و خواسته‌هایمان که جا بماند با زندگی‌های خود آن را به دست می‌آوریم، زیرا ساختار ظاهری هرگز تمام آن چیزی، بلکه قسمت اصلی آن چیزی نیست که در جامعه واقعیت دارد. بخش اصلی این واقعیت زندگی‌های ماست. دستگاه ظاهری می‌تواند فرزندان انقلاب را همچون تبهکاران دستگیر کند و لباس‌های تحقیرآمیز بر قامتشان بپوشاند و مردم می‌توانند با نگاهشان از آنان قهرمان بسازند و به آنان افتخار کنند. در این رودررویی کدامیک برنده‌اند؟ دستگاه ظاهری می‌تواند آنان را در دادگاه‌های نمایشی محکوم کند و نگاه مردم می‌تواند آنان را در پیشگاه وجدان خویش حاکم بداند. به راستی کدامیک از این دو در واقعیت جامعه حکومت می‌کنند؟ دستگاه ظاهری با برخوردهای توهین‌آمیز خود خانواده‌های آنان را سرافکنده و خوارشده می‌خواهد و نگاه‌های مردم آنان را در عین تلخ‌کامی‌هایی که می‌چشند سربلند می‌بیند. کدامیک از این دو نگاه بر احساس این خانواده‌ها چیره است؟ دقت کنید که تنها در نگاه مردم این همه قدرت وجود دارد و تا اینجای کار هنوز حرفی از دیگر توانایی‌های آنان نگفته‌ایم. دستگاه ظاهری می‌تواند برای این خانواده‌ها تنهایی و عسرت تدارک ببیند و مردم می‌توانند آنان را در آغوش بگیرد؟ به راستی کدامیک از این دو بر کار خود غالبند؟ دستگاه ظاهری می‌تواند دانشجویان غریب را به جرم ابراز عقیده از خوابگاه محروم کند و معیشت آنان را در تنگنا قرار دهد و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با حمایت‌‌های خود از آنان پشتیبانی کنند. تاثیر اقدام کدامیک از آنها بیشتر است؟ به راستی کدامیک از آنها قدرتمندتر است؟ بلکه اساسا تقابلی میان این دو وجود ندارد؛ یکی هست و دیگری نیست، زیرا این زندگی‌های ماست که به هر امری در نظم ظاهری جامعه معنا می‌بخشد. ما در چند ماه گذشته نه با شکستن این نظم، که با تغییر معنا دادن به آن از راه زندگی‌هایمان صحنه جامعه را تغییر دادیم. ما چه نیازی به شکستن این نظم داریم در حالی که در هر شرایطی این ما هستیم که با زندگی‌های خود به آن جهت می‌دهیم.

بعد از این نیز راه ما این است. در شرایطی که اصول متعدد قانون اساسی بتوانند بی‌محابا معطل بمانند حقیقت آن است که فرقی میان قانون خوب و بد وجود ندارد. ساختار سیاسی کشور اگر بهترین نظم ممکن باشد به چه کار می‌آید اگر زندگی‌های ما به آن اعتبار نبخشد، یعنی معنی برایش تدارک نبیند، آن را تنفیذ نکند و اجرای بدون تنازل آن را مطالبه ننماید؟ به همین ترتیب اگر این ساختار واجد اشتباهات و عقب افتادگی‌های واضح بود ما تنها در صورتی می‌توانستیم آن را اصلاح کنیم که نخست معنای آن را اصلاح می‌کردیم و این کار را با زندگی‌های خود انجام می‌دادیم.

البته بسیارند ملت‌هایی که این توانایی خود را به جا نمی‌آورند و ترجیح می‌دهند قدرت را به قدرتمندان وابگذارند. آنها در جامعه خود پیشوا نیستند، ولی مردم ما هستند.

سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند. این روز عزیز را به ملت ایران تبریک می‌گویم و برای گروهی از آفرینندگان این مناسبت که اینک در بندند و دیگر اسیران نهضت سبز از خداوند آزادی، شکیبایی و پاداشی متناسب با نیت‌های بلندشان آرزو می‌کنم.

میر حسین موسوی

منبع: کلمه

۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

وقتی خامنه ای بالاخره مورد پرسش قرار میگیرد

0 نظرات
وقتی خامنه ای بالاخره مورد پرسش قرار میگیرد
سيد مهدی اروندی
در گزارشي که از سخنان انتقادی يکی از جوانان فرهیخته در حضور آقای خامنه اي در سایت‌های رسمی آمده است، نوعی استيصال دیده می‌شود که حتي حفظ ظاهر نیز نتوانسته است، آن را پنهان سازد. هر چه سخنان این جوان فرهیخته از ساختمان محکمي برخوردار است، در سخنان آقای خامنه‌ای هیچ انسجامی ديده نمي‌شود.

آقای خامنه‌ای که تا کنون هیچ‌گاه در مقام پاسخ‌گویي قرار نگرفته است و همیشه یک سویه خطابه ایراد کرده است. در وضعیتي ناگهانی در برابر پرسش‌هایی قرار می‌گيرد و هيچ راهي جز پاسخگویي ندارد. پاسخ‌هایش پراکنده و در هم ريخته است. حتی نمی‌تواند حفظ ظاهر کند و در پاسخ‌گویی با لحنی متین‌تر پاسخ بگوید. با این همه همین که وی پس از سالیان دراز تک‌گويی مجبور به حضور در دیالوگي می‌شود که ناگزیر باید به سوال‌هايي پاسخ بدهد، في نفسه مثبت است، هر چند پاسخ‌های او بسیار نامناسب با جایگاه و بی ربط به سوال‌هاست .
در پرسش‌های چهارگانه پرسش کننده، جدای از انسجام و به هم پیوستگی، صورت بندی از مسایل و مشکلات کشور دیده می‌شود. .برای نمونه فقط یک بخش از پرسش‌های او را با پاسخی که آقای خامنه‌ای داده است مرور می‌کنيم. او می‌پرسد: «آیا صدا و سیمای ما تصویر درستی از كشور و جهان ارائه می‌دهد یا تصویری غیرواقعی و كاریكاتورگونه؟ آیا صداو سیما به عقاید مختلف اجازه‌ی دفاع از خودشان را می‌دهد؟ عقایدی كه به‌خصوص در همین رسانه مورد نقد و یا حتی حمله قرار می‌گیرد؟آیا صدا سیمای ما نقل‌قولی كه از افراد می‌كند و یا رویدادهایی كه روایت می‌كند، وفادارانه و منصفانه است؟» آقای خامنه‌ای از این چند پرسش بخشی را بی پاسخ می‌گذارد و با تذکر این که نباید در انتقاد از بى‌انصافىِ یك دستگاه یا یك كس، خود ما باید دچار بى‌انصافى شویم، می‌گوید: «خیال نكنید آن حرف‌هائى كه صدا و سیما می‌زند، این، همه‌ى حرف‌هاست؛ نه، خیلى مطلب هست. "یك سینه حرف موج زند در دهان ما". این‌جور نیست كه هر چه كه انسان احساس می‌كند، این را گفته باشد یا بتواند بگوید. خیلى حرف‌هاى زیادى هست. شما جوان‌ها الحمدللَّه باهوشید، بااستعدادید، به‌تدریج خیلى از حقائق براى شماها روشن خواهد شد.»
در واقع اين جوابی است که به پرسشی مي دهد که درباره طرح دیدگاه‌های مختلف در صدا و سیماست، اما به جاي پاسخ به گونه‌ای است که انگار پرسش‌کننده پرسیده است، آيا صدا و سيما تمام دیدگاه های شما را منتشر می‌کند. جواب این پرسش روشن است، اما پاسخ دهنده با فرار از پرسش به طرح بحثی می پردازد که عجيب و غریب است و البته به نظر می رسد ناشي از غافلگیری. طبیعی است که این جواب آن سوال نيست. اگر فرض را بگيریم که جواب ان سوال است، بلافاصله سوال بعدي اين خواهد بود که مگر شما مسئول نيستید در این زمینه ؟ چرا زمينه طرح دیدگاه های مختلف را فراهم نکرده‌اید ؟ وی با اشاره به این سوال كه «آیا صداوسیما وضعیت واقعى كشور را نشان می‌دهد؟» پاسخ می‌دهد «نه، ناقص نشان می‌دهد.خیلى پیشرفت‌هاى برجسته و بزرگ هست كه صدا و سیما نشان نمی‌دهد. دلیلش هم این است كه شما مجموعه‌ى مرتبط با حوادث گوناگون، از خیلى از حقائق كشور و پیشرفت‌هاى كشور مطلع نیستید؛ نقص صدا و سیماى ماست. والّا اگر صدا و سیما می‌توانست همان‌جور كه تلویزیون فلان كشور غربى با یك سابقه و تجربه‌ى فراوان و با استفاده‌هاى هنرى دروغ‌هاى خودش را راست جلوه می‌دهد، واقعیات موجود كشور را درست منعكس كند، شما بدانید امروز امید نسل جوان، دلبستگى نسل جوان به كشورش، به دینش، به نظام جمهورى اسلامى‌اش، به‌مراتب بیشتر از حالا بود."
اين دیگر نمونه روشن پاسخ گریزی و نوعي زرنگی ساده اندیشانه است که ناشی از دست کم گرفتن مردم است. البته کسي که مدام تعريف و تمجید بشنود و هرچه مي‌گوید، تایید شود، طبیعي است که چنين پاسخ‌هايی به چنان پرسش‌هايی بدهد.»
اما در پاسخی که به انتقاد دیگر دانشجو می‌دهد، نمونه روشن‌تری از از فرار از پاسخگويي و حتی فرار از مسئولیت ديده می شود. این پرسش‌ها نشان داد که اگر فضای پرسش از رهبري در مطبوعات رواج داشت و و او ناگزیر به پاسخگویی بود ، چقدر افکار عمومي روشن تر از امروز بود.
خامنه‌ای می‌گوید: «شما خیال نكنید كه حالا بنده چون رئیس صدا و سیما را انتخاب می‌كنم، همه‌ى برنامه‌هاى صدا و سیما را مى‌آورند، دانه‌دانه بنده نگاه كنم، امضاء كنم. نخیر، از خیلى از برنامه‌هاى صدا و سیما بنده راضى هم نیستم؛ از جمله، من راضى نبودم كه از ماه اسفند، بلكه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبلیغاتى و حرف‌هائى كه زده شد و تظاهراتى كه می‌شد و مجادلاتى كه انجام می‌گرفت، از تلویزیون پخش شود، كه متأسفانه تو تلویزیون پخش شد.»
او ضمن فرار از بار مسئولیتی که در قبال اين رسانه دارد ، نشان می دهد که همین حد از ارائه اخبار را هم نمی پسندد و معتقد است که صدا و سیما باید سانسور بیش تری اعمال می کرد . پاسخ های خامنه اي به پرسش های این جوان نخبه تصور او را از رسانه نشان می‌دهد؛ صدا و سیما باید بیش تر سانسور شود و بیش تر تبليغ کند!
و اما در آن روز چه گذشت ؟
در دیدار جمعی از نخبگان علمی و فرهنگی با رهبری:انتقاد شجاعانه دانشجوی دانشگاه شریف و برنده المپیاد جهانی از رهبریروز چهارشنبه در دیدار نخبگان با رهبری پس از ایراد سخنان تعریف و تمجید که هرساله در این دیدارها از رهبر انجام می‏شود، یکی از دانشجویان ریاضی دانشگاه شریف و برنده المپیاد جهانی ریاضی با شجاعت از میان جمع برخاسته و خواستار اجازه صحبت در پشت تریبون شده است. علی رغم واکنش منفی گردانندگان برنامه که سعی در ساکت کردن این دانشجو داشتند، بالاخره رهبری به وی اجازه صحبت داد که درادامه این دانشجو حدود 20 دقیقه به انتقادات صریحی از نظام و شخص رهبری پرداخت.

به گزارش موج سبز آزادی این دانشجوی شجاع انتقادهای خود را در چهار بخش دسته بندی کرده بود و در تمام چهار مورد با اظهارات خود شخص رهبری را مورد انتقاد قرار داد. اظهارات وی گاه با تشویق‏های بریده حاضرین همراه بوده که برای مدتی جلسه را از روال «از پیش تعین شده» خارج کرد به طوری که دوربین‏های صداوسیما را نیز برای دقایقی خاموش کردند. انتقادات وی از رهبری شامل چهار بخش زیر بود:
1- انتقاد از صداوسیما بخاطر وارونه جلوه دادن حوادث پس از انتخابات، تحریک هر چه بیشتر مردم و تخریب چهره‏های موجه و مورد علاقه مردم؛ وی با بیان اینکه رییس صداوسیما توسط رهبر انتخاب می‏شود، مسئولیت تمام اشتباهات صداوسیمای میلی را متوجه شخص رهبری دانست.
2- ایجاد فضای امنیتی برای رسانه‏ها و تعطیلی روزنامه‏های منتقد؛ وی با انتقاد از فضای امنیتی حاکم بر رسانه‏ها خواستار توقف روند تعطیلی روزنامه‏های منتقد شد و با بیان اینکه روزنامه‏ها باید بتوانند از رهبر هم انتقاد کنند روند حاکم بر مطبوعات را ویرانگر قلمداد کرد.
3-عدم امکان انتقاد از شخص رهبری در جامعه و اشاره به اینکه رهبر نیز مانند دیگر افراد جایزالخطاست و اینکه باید به متفکرین اجازه داده شود تا بتوانند از رهبر انتقاد کنند؛ وی با بیان اینکه اطرافیان رهبر از وی یک بت بزرگ ساخته اند از این روند به شدت انتقاد کرد.
4- وارد کردن انتقادات جدی به سیکل قدرت در جمهوری اسلامی ایران و ساختار شورای نگهبان و مجلس خبرگان؛ وی با اشاراتی صریح ساختار قدرت در کشور را مورد حمله قرار داد و اظهار داشت که این روند خطر بزرگی برای مردم‏سالاری دینی در جمهوری اسلامی است.
در واقع دلیل اصلی اینکه رهبری در چنین جلسه‏ای مجبور به بیان اظهاراتی در مورد وقایع پس از انتخابات شد انتقادات صریح این دانشجو بوده است. اخبار تایید نشده حاکی از این است که این دانشجو در پایان برنامه با برخورد نیروهای امنیتی مواجه شده است.
دفتر نشر آثار آیت‏الله خامنه‏ای در یادداشتی با عنوان «حواشی» دیدار با نخبگان علمی و فرهنگی در اینباره آورده است:
/...پس از آخرین نفری كه برای مطرح كردن دیدگاه‌های خود نوبت داشت، حاضران منتظر صحبت‌های رهبر انقلاب بودند كه ایشان از مجری برنامه می‌پرسند: «از دوستانی كه قرار بوده صحبت كنند، كسی باقی ماند؟» مجری می‌گوید: «اگر شما اجازه اجازه بدهید، همه‌ی جمع هزار نفره‌ای كه این‌جا هستند، دوست دارند صحبت كنند...» همه می‌خندند. در این میان چند تن از دانشجویان از میان جمعیت، خواستار فرصتی برای بیان صحبت‌هایشان شدند. این حركت با واكنش برخی برگزاركنندگان مراسم روبرو شد كه آن‌‌ها را دعوت به نشستن می‌كردند، اما رهبر با اشاره به یكی از همان جوانها گفتند: «آن آقایی كه ایستاده بودند و نشاندن‌شان! شما بفرمائید...» دانشجوی جوان بلند شد و شروع كرد به حرف زدن. صدایش از آن‌جا به گوش رهبر نمی‌رسید؛ پشت تریبون آمد و پس از معرفی خود، سخنانش را آغاز كرد. حرف‌هایش نسبت به سخنران‌های قبلی رنگ و بوی دیگری داشت.
ابتدا از عملكرد صدا و سیما پیرامون حوادث اخیر انتقاد كرد و با بیان مثالی از رهبر پرسید: «آیا صدا و سیمای ما تصویر درستی از كشور و جهان ارائه می‌دهد یا تصویری غیرواقعی و كاریكاتورگونه؟ آیا صداو سیما به عقاید مختلف اجازه‌ی دفاع از خودشان را می‌دهد؟ عقایدی كه به‌خصوص در همین رسانه مورد نقد و یا حتی حمله قرار می‌گیرد؟آیا صدا سیمای ما نقل‌قولی كه از افراد می‌كند و یا رویدادهایی كه روایت می‌كند، وفادارانه و منصفانه است؟»
بخش دوم سخنان وی موضوع نقد رهبری بود. «من شاید چهار-‌پنج سال است كه به صورت جدی‌تر روزنامه می‌خوانم و مجلات را مطالعه می‌كنم. این مدت واقعاً به یاد نمی‌آورم كه مطلبی را با عنوان نقد رهبری خوانده باشم ... نقد رهبری را هم به شكل عمومی می‌شود مطرح كرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس می‌كنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و كینه می‌شود؛ مثلاً یك چیزی كه در ابتدا یك انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمی‌كند، ممكن است جنبه‌ی مغرضانه به خود بگیرد و كم‌كم بی‌انصافی هایی پیدا شود.» سخنانش طولانی شده بود. از آقا خواست تا باز هم ادامه دهد و پاسخ شنید: «من موافقم كه شما ادامه بدهید. وقت از اول هم تمام شده بود، ولی شما ادامه بدهید...»
تشكر كرد و این‌بار صحبت‌هایش را با انتقاد از چگونگی برخورد نیروی انتظامی با تجمعات پس از انتخابات ادامه داد: «اگر مقداری روش‌های اقناعی‌تر داشتیم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نمی‌كردیم، نظام ما بقای بهتری نداشت؟ آیا مردم متحدتری نداشتیم؟ چون وحدت واقعی به نظر من بیش از این‌كه با نصیحت حاصل شود نتیجه‌ی رفتار مردم با حكومت و رفتار حكومت با مردم است و رفتار مردم با همدیگر است.».../

۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

0 نظرات
تناقضات جدی در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی و انحراف از مسیر انقلاب:
رژیم شاه هم از برگزاری مراسم مذهبی می‌ترسید

شب گذشته پلیس امنیت اخلاقی با یورش به مراسم دعای کمیل که برای آزادی یکی از فعالین سیاسی برگزار شده بود، ده‌ها تن را بازداشت کرد. تاکنون بازداشت سی نفر به طور قطعی تایید شده است. جرم این سی نفر که شب گذشته را در بازداشتگاه به صبح رسانیدند، چیزی نبود جز شرکت در مراسم دعای کمیل. این اتفاق، نشانگر بروز یکی از جدی‌ترین تناقضات در سیستم حاکمیت جمهوری اسلامی در سی‌سال اخیر و زنگ خطری جدی برای دلسوزان انقلاب و مردم محسوب می‌شود. حکومتی که از همان روزهای آغازین عمرش، دین و مناسک دینی را دست‌مایه مشروعیت بخشی به خود قرار داده بود، اینک تا حدی دچار بحران مشروعیت شده است که حتی مناسک دینی جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی که برای آزادی عزیزانشان بی هیچ سر و صدایی دعا می‌‌خوانند را هم بر نمی‌تابد و به فضاحت‌بارترین وجه ممکن به محل برگزاری مراسم دعا هجوم می برد و حاضران را به صورت فله‌ای بازداشت می‌کند.

تاریخ همواره درس‌آموز خوبیست برای کسانی که عادت به بازنگری عملکرد خویش ندارند. حداقل سودی که مطالعه تاریخ برای انسان دارد، این است که می‌تواند پیامدهای عملکرد خود را در آینه عملکرد گذشتگانش می‌بیند و از تکرار اشتباهات تاریخی پرهیز کند. اما ظاهرا صاحبان فعلی قدرت در کشور علاقه چندانی به مطالعه تاریخ ندارند.

با نگاهی گذرا به روزهای قبل از انقلاب ۵۷ و نحوه عملکرد رژیم شاه در برابر مجالس و هیئت‌های مذهبی و مقایسه آن با اتفاقاتی از قبیل آنچه شب گذشته رخ داد درخواهیم یافت که حکومت جمهوری اسلامی دچار چه تناقضات عمیقی در درون خود شده است. اکثریت قریب به اتقاق حاملان و حامیان انقلاب اسلامی که پس از پیروزی انقلاب مناصب حکومتی را به دست گرفتند، همان کسانی بودند که در سال‌های قبل از انقلاب تجربه شرکت در مجالس و هیئات مذهبی را داشته‌اند و اگر هم نداشته‌اند به خوبی به یاد می آورند که مردم چگونه از طریق مناسک مذهبی صدای اعتراض خود را به گوش حکومت می‌رساندند.

این افراد که امروز به بالاترین مناصب قدرت دست‌ یافته‌اند، همچنین به این امر واقفند که یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات رژیم شاه که نقش بسیار مهمی در سرنگونی‌ و سقوطش داشت در افتادن با احساسات مذهبی مردم و به هم زدن مراسم دعا و عزاداری و یا منع خانواده‌های شهدا از برگزاری مراسم سوگواری بود. واکنش مردم به این دست رفتارهای رژیم بود که تظاهرات میلیونی عاشورا و تاسوعای سال ۵۶ و اعتراضات زنجیره‌ای پس از آن را رقم زد. تظاهراتی که زمینه سقوط رژیم شاهنشاهی را فراهم ساخت.

حکومتگران امروز ایران، اگر ذره‌ای به این دست خاطرات رجوع کنند درخواهند یافت که مساجد و مراسم مذهبی از جمله کانون‌‌های شکل‌گیری انقلاب در سال ۵۷ بود و اکثریت روشنفکران مذهبی و موثر از جمله شهید علی شریعتی و روحانیون انقلابی مردم را به مراسم مذهبی دعوت می‌کردند و به تنویر افکار آنان می‌پرداختند. اکنون در آستانه سی سالگی انقلاب اسلامی که برآمده از این دست تجربیات تلخ و شیرین است با وضعیتی مواجهیم که گویی حکومت به هیچ عنوان سر سازگاری با رفتارهای قانونی و مسالمت‌آمیز و مدنی مردم ندارد و پلیس که شعارش قانون‌گرایی است، با شکستن و زیر پا گذاشتن قانون به مراسم دعا حمله می‌کند و با شرکت کنندگان در مراسم دعا چنان سخیف برخورد می‌کند که گویی با مشتی مجرم مواجه است.

در مقابل چشمان ده‌ها نفر، به دستان مردان حاضر در مراسم دعا و قرائت‌کنندگان دعای کمیل، دستبند می‌زند و آنان را شبانه به زندان منتقل می‌کند. این نوع برخورد در حکومتی که رنگ مذهب به خود زده است و چنین با شهروندان مذهبی خود برخورد می‌کند خبر از تناقضاتی جدی و عمیق ساختاری می‌دهد. پیش از این نیز شاهد برخورد خشونت‌بار حکومت با سایر مذاهب و فرق دینی بوده‌ایم که در این بین شاید بازداشت گسترده درویشان و هتک حرمت مجالس مذهبی و اماکن زیارتی آنان بیشتر به گوش می‌رسد.

از این دست برخوردهای خشونت‌بار که پیش از این در لباس حمله به صفوف نمازگزاران در مراسم مذهبی نماز جمعه نیز تکرار شده بود، جز این نمی‌توان برداشت کرد که حکومت جمهوری اسلامی ظاهرا برگزارکنندگان مجالس مذهبی را نیز در زمره دشمنان خود جای داده است و آنان را خطری جدی برای بقای خود به شمار می‌آورد. این البته احساسی است مشابه با آنچه رژیم سلطنتی در اواخر عمر خود داشت و برخوردهای خشونت‌باری مشابه با آنچه رژیم شاه برای بقای خود به آن دست زد در ایام بعد از کودتای ۲۲ خرداد کم دیده نشد.

ممانعت به عمل آوردن از برگزاری مراسم سوگواری توسط خانواده‌های معظم شهدای جنبش سبز نیز از جمله این تناقضات جدی بود. اتفاقی که بعد از سی سال در سایه حکومتی رخ داد که صاحبانش روزی طعم تلخ ممانعت از برگزاری مراسم سوگواری برای شهدای انقلاب ۵۷ را چشیده بودند.

امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که حکومت جمهوری اسلامی در برابر یک آزمون جدی قرار دارد وآن اینکه آیا حکومتگران به اصول دینی که روزی شعارش را می‌دادند، همچنان پایبند هستند یا نه؟

یورش به مراسم دعای کمیل جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی و به زندان افکندن آنان به معنای انحصاری کردن دین در دست عده‌ای خشونت‌طلب بنیادگراست که پیشانی بر سنگ لحد خویش سیاه کرده‌اند و از دین جز تزویر و ظاهرسازی و سرکوب چیز دیگری نیاموخته‌اند.

امروز دین اسلام در کشور ایران به دست چنین افرادی اسیر گشته است و این بزرگترین هشدار برای هم‌وطنان مسلمانی است که دل در گرو دین و اخلاق دارند. انحرافی جدی و عمیق از جریان پاک انقلابی مردمی و اسلامی در حال شکل‌گیری است و این امر زنگ خطری جدی است برای همه کسانی که هنوز به پاسداشت آرمان‌های انقلاب و بنیانگذار آن می‌اندیشند.

۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

تلاش رییس دولت کودتا برای بهبود وجهه خود در میان مردم

0 نظرات
تلاش رییس دولت کودتا برای بهبود وجهه خود در میان مردم
یک منبع آگاه از نامه احمدی‌نژاد به رهبری مبنی بر تقاضای آزادی زندانیان حوادث اخیر خبر داده است.
این منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود،
به نوروز گفت: رییس دولت کودتا در تلاش برای ترمیم چهره خود در میان مردم، طی نامه ای به رهبری خواستار آزادی زندانیان حوادث پس از انتخابات شده و رهبری نیز این نامه را به شورای عالی امنیت ملی ارجاع داده اند. وی در ادامه افزود: در همین راستا به نظر می رسد که مسئولان برای تاثیر تبلیغاتی نامه رییس کودتا و احتمالا متعاقب آن آزادی برخی فعالان سیاسی، فعلا نه کسی را آزاد می کنند و نه موضع گیری خاصی در این مورد دارند.
این منبع مطلع، دستور دادستانی مبنی بر اینکه تا اطلاع ثانوی هیچ زندانی ای آزاد نخواهد شد و از سوی دیگر در گردش نیفتادن پرونده ها برای صدور و ابلاغ وثیقه را در این راستا ارزیابی کرد. وی البته تغییر و تحولات در دستگاه قضایی و بحث جابجایی هایی که بعد از رفتن مرتضوی در قوه قضاییه مطرح است را نیز دلیل دیگر این امر دانست.
گفتنی است، خانواده های زندانیان سیاسی نیز در پیگیری های خود برای آزادی عزیزانشان، اغلب با این جواب که تا اطلاع ثانوی منتظر آزادی زندانیان نباشند، مواجه شده اند.

۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

آیت‌الله منتظری: اگر بنا باشد‏ ‏به بهانه حفظ نظام اقدامات ضد اسلامى انجام شود، نه نظام خواهد ماند نه‏ ‏اسلام

0 نظرات

حمله شدید نیروهای بسیج به تجمع مسالمت‌آمیز در دانشگاه آزاد تهران مرکز


گزارش ویدیویی 1 / اعتراضات دانشجویان دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز 21 مهرماه
گزارش ویدیویی 2 / اعتراضات دانشجویان دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز 21 مهرماه
گزارش ویدیویی 3 / اعتراضات دانشجویان دانشگاه آزاد و بالابردن عکس میرحسین موسوی


گزارش ویدیویی 4 / اعتراضات دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز و درگیری مقابل دفتر بسیج


یک خبر کاملاً موثق از وضعیت سلامتی خامنه ای

یک خبر کاملاً موثق از وضعیت خامنه ای به گزارش منابع کاملا موثق ، پزشکان بیمارستان امام پس از معاینات کامل از آیت الله خامنه ای؛ از ایشان بصورت کامل قطع امید کرده و اعلام کردند: آیت الله سید علی خامنه ای "اصلاً نمی میرد"!!! (( گریه با صدای بلند؛ همراه با شیون و ناله!))







۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

میرحسین موسوی: کسانی که حماسه 13 آبان را آفریدند، امروز در گوشه‏های زندان هستند

0 نظرات
طی دیدار دو رهبر جنبش سبز:
میرحسین موسوی: کسانی که حماسه 13 آبان را آفریدند، امروز در گوشه‏های زندان هستند

اگر شما از عمل خود ( عدم تقلب در انتخابات ) مطمئن هستید چرا نگران حضور ما در سیما هستید؟
میرحسین موسوی طی دیدار روز گذشته خود با مهدی کروبی با اشاره به خیل نیروهای انقلاب که به حاشیه رانده شده‏اند گفت: "شما نگاه کنید و ببینید که چه تعداد وزیر و وکیل و نیروی انقلابی حذف شده‏اند. حاشیه انقلاب ما الان بزرگتر و مهمتر از متن آن شده است. چند رییس جمهور داریم، چندین وزیر داریم، نمایندگان، مدیران و نخبگان طراز اولی داریم که همه در حاشیه قرار گرفته‏اند، چرا باید این استعدادها همه حذف شوند؟" وی در ادامه با انتقاد از رواج دروغ در میان برخی مسوولان افزود: "مدام اطلاعات غلط به مردم می دهند و فکر می کنند که مردم باور می کنند. همین تعداد کشته های پس از انتخابات چندبار عوض شد؟ بعد می گویند تقلب در انتخابات دروغ است. برخی بسیج شدند تا وانمود کنند که تقلبی صورت نگرفته است. خصوصا در سیما این امر بسیار تبلیغ شد. خوب اگر شما از عمل خود مطمئن هستید چرا نگران حضور ما در سیما هستید؟ چرا از حضور کارشناسان ما در سیما خود داری می کنید؟ اگر صادقانه سخن می گویید میزگردی را با حضور کارشناسانی از ما و خودتان برگزار کنید تا دو طرف سخن خود را بگوید."
میرحسین موسوی روز گذشته طی دیدار با مهدی کروبی در منزل وی درباره اتفاقات روی داده پس از انتخابات با وی به رایزنی و گفت و گو پرداخت. در این دیدار که با حضور خبرنگاران برگزار شد، موسوی و کروبی با اشاره به تبلیغات یک طرفه‏ای که صدا و سیما علیه آنها راه انداخته است‏، خواستار فرصتی برای حضور در یک برنامه تلویزیونی شدند تا به تخریب هایی که رسانه ملی علیه آنها راه انداخته است پاسخ دهند.
در ابتدای این دیدار مهدی کروبی انتخابات اخیر ریاست جمهوری را یک فرصت بسیار خوب برای نظام و دولت دانست و گفت: "نظام می توانست از این فرصت به نحو خوبی برای اقتدار خود در جهان استفاده کند." او با بیان این که رفتارهای پس از انتخابات دور از شان نظامی بود که امام راحل آن را پایه گذاری کرده بود، به برخوردهای صورت گرفته با علیرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی و نیز مرتضی الویری و ابراهیم امینی اشاره کرد و این افراد را همچون دیگر افرادی که پس از انتخابات بازداشت شدند، فرزندان انقلاب و نظام خواند که برای استقرار آن جانفشانی ها کرده اند.

کروبی رفتارهای صورت گرفته با نیروهای انقلاب و دانشجویان را " عجیب و غریب " توصیف کرد و با اشاره به واقعه ۱۶ آذر سال ۳۲ تاکید کرد که زمانی که نیروهای شاه به دانشگاه حمله بردند همه این رفتار را یک عمل قبیحه دانستند و پس از این همه سال هنوز کسی نیست که از این رفتار دفاع کند. او این موضوع را نشانه ای دانست برای آن که همه مسوولان مراقب رفتار و اعمال خود باشند تا آیندگان به نیکی از آنها یا کنند.

مهدی کروبی در ادامه سخنان خود به نامه اخیر استانداری تهران که شورای شهر را از دیدار با خانواده های بازداشت شدگان منع کرده اشاره کرد و این رفتار را بسیار غیر متمدنانه خواند. او همچنین اظهارات اخیر آقای محسنی اژه ای دادستان کل کشور را مورد اشاره قرار داد که گفته بود اکنون در وضعیت جنگی هستیم. او این سخنان را برای رعب آوری از دادگاه انقلاب دانست و گفت: "چرا باید این سخنان بیان شود و چرا باید این گونه وانمود شود که فضای کشور جنگی است و همه باید سکوت کنند و دم برنزنند؟"

او با بیان این که برخی از نظامیان همچون فرمانده سپاه از اصلاح طلبان انتقاد می کنند که چرا برای تلویزیون ها و سایت های بیگانه خوراک فراهم می کنید گفت: "من از ایشان می پرسم که چه کسی برای آنها خوراک فراهم می کند؟ ما یا شما؟ چه کسی سخنان تند می گوید ما یا شما؟ چه کسی برخوردهای تند را سرلوحه کارهای خود قرار داده است ما یا شما؟"

کروبی همچنین به مراسم روز قدس اشاره کرد و گفت: "اولا من باید تاکید کنم که نگاه ما به رژیم صهیونیستی تغییر نکرده است. فلسطین همچنان مساله ماست و روز قدس نیز روز حمایت از مردم مظلوم فلسطینی و تبری از رژیم صهیونیستی است اما من می خواهم اشاره کنم به جمعیتی که به این مراسم آمدند و باید قدردان آنها بود. عموم کسانی که به دعوت ما به این مراسم آمدند شعاری هایی که دادند دررابطه با ایران و کشورشان بود و نگران سرنوشت خود بودند. نمی توان به مردم گفت که نگران کشور خود نباشید. اگرچه مساله اصلی ما در این روز فلسطین است اما من می پرسم که آقایان توضیح دهند که چه اتفاقی در کشور افتاده است که روز فلسطین ناگهان مردم دو دسته می شوند و عده ای نگرانی های خود را در شعارهایشان بازتاب می دهند؟"

او درپایان سخنان خود تاکید کرد: "برخی درباره انتخابات به گونه ای سخن می گویند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. نه خانی رفته نه خانی آمده است. می گویند تقلب نشده است. آخر چرا این حرفها را به مردم می زنید؟ یعنی مردم نمی دانند که چه برسرشان آمده است؟ پس این اعتراضات چیست؟ می گویند که فلانی ۳۰۰ هزارتا رای آورده است و من در ۱۰ هزار صندوق حتی یک رای هم نداشته و در محل هایی که صندوق ها مستقر بود حتی یک طرفدار هم نداشته ام؟ این درحالی است که برخی از دوستان که پای صندوق بودند می گویند در فلان صندوق شما ۱۰۰ تا رای داشتید اما برای شما یک رای منظور شد. آخر یک حرفی بزنید که کسی به شما نخندد. اگر راست می گویید در برابر دهها ساعت انکار تقلب در رسانه ملی و فشار بر زندانیان بیگناه برای اعتراف، به ما وقت بدهید تا در تلویزیون دلایل و مدارک خود را ارایه دهیم."

مهدی کروبی با اشاره به اینکه باور مردم و اعتماد آنها بزرگترین سرمایه نظام است بر این اساس به سخنان امام اشاره می کند و یادآور می شود: "بزرگترین سرمایه امام اعتماد مردم بود و این سخن را بارها بیان کردند. لذا نباید از نظام سلب اعتماد شود و نباید کسی در این راستا گام بردارد. برخی از آقایان خواسته یا ناخواسته در این راه قدم بر می دارند و فوج فوج برای بیگانگان خوراک تهیه می کنند. بیایید برای رهایی از وضعیت موجود حرکتی صحیحی انجام دهید. آمارهای واقعی را اعلام کنید. صدا وسیما که به یک رسانه جهت دار و تخریب گر تبدیل شده و روز به روز از خود مشروعیت زدایی می کند، راه درست را در پیش بگیرد و اعتماد مردمی را که از دست داده مجددا به دست آورد."

در ادامه این دیدار میرحسین موسوی با اشاره به وقایع روی داده پس از انتخابات به اتفاقی که در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ رخ داد اشاره کرد و یادآور شد: "کسانی که آن حماسه را آفریدند، امروز در گوشه های زندان هستند و این طنز تلخی است که این روزها متاسفانه رخ داده است و من نمی دانم که چرا این مسایل و این اتفاقات در حال روی دادن است و چرا باید با نیروهای مومن انقلاب چنین کنند. این رفتارها باعث ایجاد زخم هایی بر روح و روان مردم می شود که به آسانی قابل درمان نیست."

وی به دادگاه‏هایی که با سر و صدای بسیار برای اصلاح طلبان برگزار شده بود اشاره کرد و گفت: "چه نتیجه ای از این نمایش عاید شما شد؟ آیا به دنبال برگزاری دادگاه تفتیش عقاید هستید؟ آیا متوجه اثرات منفی آن در جامعه هستید؟"

میرحسین موسوی به خیل نیروهای انقلاب که به حاشیه رانده شده اند اشاره کرد و گفت: "در این چهار ساله اخیر رفتارهای نادرستی صورت گرفته است که همه نیروهای انقلاب یا به حاشیه رفته اند یا رغبتی برای کار ندارند. شما نگاه کنید و ببینید که چه تعداد وزیر و وکیل و نیروی انقلابی حذف شده اند. حاشیه انقلاب ما الان بزرگتر و مهمتر از متن آن شده است. چند رییس جمهور داریم. چندین وزیر داریم. نمایندگان، مدیران و نخبگان طراز اولی داریم که همه در حاشیه قرار گرفته اند. چرا باید این استعدادها همه حذف شوند؟"

وی با اشاره به هشدارهای یک سال اخیر خود در خصوص سواستفاده برخی نهادهای قرت از دارایی های مالی کشور گفت: "ابهام در واگذاری سهام مخابرات و منابع تامین ۸۰۰۰ میلیارد تومان هزینه خرید آن از سوی سپاه پاسداران جای تاسف دارد". موسوی در ادامه به جنجال تبلیغاتی که با اسم انقلاب مخملی راه افتاده پرداخت و آن را یک بحث نظری و دانشگاهی دانست و وقوع آن را در ایران غیرممکن خواند و گفت: "متاسفانه این روزها از هر تریبونی حرفی در تخریب نیروهای انقلاب زده می شود. خصوصا آن که تریبون مقدس نماز جمعه اختصاص پیدا کرده است به تریبون یک جناح و تندروها برای حذف نخبگان و کسانی که نظر و رای دیگری دارند از هر وسیله استفاده می کنند."

میرحسین موسوی با اشاره به تاریخ روسیه و دوران کمونیست ها و رفتارهای آنها تاکید کرد: "در مقطعی افرادی بر سرکار آمدند و تلاش کردند و نیروهایی را که انقلاب کرده بودند حذف کنند. در کتاب ها و عکس های انقلاب خود، نقش آفرینان انقلاب را حذف کردند و تلاش کردند با جعل تاریخ، تاریخ دیگری را برای مردم خود و دنیا بیافرینند. حکومت آنها برچیده شد تاریخ نگاران آمدند و تاریخ واقعی را نگاشنتد. عده ای نباید تصور کنند که حوداث اول انقلاب و سال های پس از آن از ذهن و ضمیر مردم گریخته است. اخیرا یکی از آقایان که در دولت بنده نیز دارای سمتی بود و بعد به علت اختلافات از دولت استعفا داد و رفت مطالبی را بیان کرده است که انسان حیرت می کند. سه، چهارماه است که علیه بنده و آقای کروبی و افراد دیگری که از ما حمایت می کردند، به صورت یک طرفه در صدا و سیما و رسانه های خود دورغ می پراکنند و ما را تخریب می کنند. آیا ما حق نداریم در صدا و سیما از خود دفاع کنیم؟"

او با یادآوری جلسه ای که با هاشمی شاهرودی رییس سابق قوه قضاییه داشت گفت: "آقای شاهرودی با بنده تماس گرفت و گفت آیا می توانید به دفتر من بیایید؟ رفتم. آقای هاشمی رفسنجانی نیز آنجا بود که من اصلا از حضور ایشان خبر نداشتم. درباره اتفاقات پس از انتخابات سخن گفتیم و آقای شاهرودی از بنده پرسید می خواهید چکار کنید؟ گفتم حرف ما که مشخص است. در این فضای تخریب به ما تریبون بدهید تا ما نیز از رسانه ملی با مردم به صورت زنده سخن بگوییم. قبل از آن نیز آقای لاریجانی از من پرسیده بود که حاضری به تلویزیون بروی؟ من نیز گفته بودم بله. در دیدار با آقای شاهرودی، ایشان پیشنهاد برگزاری یک تجمع قانونی را دادند. پذیرفتم. همان لحظه ایشان با شورای عالی امنیت ملی تماس گرفت. صحبتی کردند. آنها نیز پذیرفتند. بعد به من گفتند که درخواستی بنویسید. ما درخواستی را به امضای بنده تهیه و ارسال کردیم. چند روز بعد مطلبی از شورای عالی امنیت ملی برای ما ارسال کردند که طبق فلان ماده با برگزاری تجمع مخالفت کرده بودند. یک مدیرکلی نیز آن را امضا کرده بود."

میرحسین موسوی با انتقاد از رواج دروغ در میان برخی مسوولان افزود: "مدام اطلاعات غلط به مردم می دهند و فکر می کنند که مردم باور می کنند. همین تعداد کشته های پس از انتخابات چندبار عوض شد؟ بعد می گویند تقلب در انتخابات دروغ است. برخی بسیج شدند تا وانمود کنند که تقلبی صورت نگرفته است. خصوصا در سیما این امر بسیار تبلیغ شد. خوب اگر شما از عمل خود مطمئن هستید چرا نگران حضور ما در سیما هستید؟ چرا از حضور کارشناسان ما در سیما خود داری می کنید؟ اگر صادقانه سخن می گویید میزگردی را با حضور کارشناسانی از ما و خودتان برگزار کنید تا دو طرف سخن خود را بگوید."

موسوی با اشاره به فضای بسته ای که بوجود آورده اند گفت: "الان وضع به گونه ای شده است که هیچ کس نمی تواند از دولت انتقاد کند. هرکس حرفی بزند ولو از خودشان باشد با دشمن مرتبطش می کنند و ضد امام می خوانندش و برایش پرونده سازی می نمایند.
من می پرسم شما که در انتخابات مجلس ششم ۷۰۰ صندوق را ابطال کردید تا یک نفر را وارد مجلس کنید چرا چند صد صندوق را باز نمی کنید تا در یک برنامه زنده تلویزیونی مردم ببینند که چند تعرفه بدون سریال وجود دارد؟"

موسوی در پایان ابراز امیدواری کرد که دلسوزان نظام تدبیر کنند و مشکلات بوجود آمده را حل کنند. چرا که به اعتقاد او نمی توان آگاهی مردم را نادیده گرفت و به دانشجویان گفت دم برنزنید. دانشجویان فرزندان این مردم هستند و نیاز به پاسخ دارند.

۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

شعار 13 آبان : مرگ بر هیچ کس

4 نظرات


در این روز سبز ها یکدیگر را دوباره پیدا خواهند کرد


روز احترام به ملت ها


روز 13 آبان در مقابل شعار شعار طرفداران کشتار ملت ها و خواستاران جنایت بگوییم : مرگ بر هیچ کس


تجدید پیمان با یکدیگر


سبز باشید و سربلند


به امید آزادی






۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

FreeGate 6.86 Free Gate 6.86 FreeGate6.86 Free Gate6.86

8 نظرات

آخرین ورژن برنامه free gate
FreeGate 6.86
Free Gate 6.86
FreeGate6.86
Free Gate6.86
با فری گیت در این روزها یعنی زمان انتشار این پست فقط اجازه رفتن به چند سایت یعنی فیس بوک و تویتر و صدای آمریکا و چند سایت دیگر را دارید. ولی اولترا سورف به شما اجازه بازدید از تمامی سایت ها را میدهد /
برای دانلود از برنامه های دانلود استفاده نکنید و با همون مرورگرتون دانلود کنید
ورژن قبلی 6.84 بود .تاروز انتشار این پست این ورژن توسط این وبلاگ 28210 بار دانلود شد
دانلود از مدیا فایر(غیرمستقیم)
دانلود از باکس( لینک غیر مستقیم )
برنامه free gate قابلیت این را دارد که آدرس شما را در اینترنت مخفی کند
برای اطمینان از مخفی شدن بعد از باز شدن صفحه به این آدرس بروید
http://www.ip-adress.com
همچنین افزونه gproxy 1.62 که برای ست کردن آی پی برنامه های مختلف فیلتر شکن به صورت آسان در موزیلا فایر فاکس
دانلود از مدیا فایر(غیرمستقیم)
1دانلود gproxy 1.62( لینک غیر مستقیم )
2دانلود gproxy 1.62( لینک غیر مستقیم )
3دانلود gproxy 1.62( لینک غیر مستقیم )
توجه توجه
برای دسترسی به این وبلاگ برای کسانی که از موتورهای جستجوگر وارد این بلاگ می شوند باید از این آدرس وارد شوید
آدرس اصلی بزودی تغییر خواهد کرد

۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

همه با هم در سراسر ایران، سیزده آبان را سبز خواهیم کرد

0 نظرات

از امروز با «موج سبز آزادی» تا یک راهپیمایی سبز دیگر:

همه با هم در سراسر ایران، سیزده آبان را سبز خواهیم کرد

نزدیک به چهارماه از بدو حیات جنبش سبز ایران می‌گذرد. جنبش سبز یعنی حاکمیت ملت بر سرنوشت ملی، یعنی کوتاه کردن دست دولت از آنچه متعلق به ملت است. در همین راستا است كه ملت ایران از نخستین لحظات پس از کودتای انتخاباتای ۲۲ خرداد تلاش کرد فضای عمومی و شهری را از چنگ دولت نامشروع خارج کند و علاوه بر آن مناسبتهای ملی را نیز باز پس گیرد. روز قدس امسال بیش از آنکه روز آزادی "قدس شریف" باشد، روز آزادسازی "روز قدس" از دست دولتی نامشروع بود.



این مناسبت‌ها متعلق به خود ما بوده است و حالا می‌خواهیم انها را از دست کسانی كه به ناحق مصادره‌شان کرده اند بازپس بگیریم. به این ترتیب است كه جنبش سبز خواهد توانست بدون در اختیار گرفتن دولت،‌ بر سرنوشت کشور حاکم شود. هنوز هم بزنگاه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زیادی برای دویدن نشاطی دوباره در رگ‌های حاملان این جنبش پیش روست. هر یک از این بزنگاه‌ها به گفته میرحسین موسوی، فرصتی است برای احیای راه مقاومت در برابر دولت دروغ ‌پرداز کودتا. و این مسیر تا پیروزی صداقت بر دروغ ادامه خواهد داشت.

یک ماه دیگر، جنبش سبز، مناسبت ۱۳ آبان را در پیش دارد: سالروز تسخیر سفارت آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام. آن‌روز دانشجویان پیش‌رو ایده‌ای داشتند كه بر اساس آن از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و شگفت آنکه به رغم همه انتقادات به تبعات آن حادثه، امروز آن دغدغه هنوز پابرجاست. آن روز، کمتر از ۹ ماه پس از پیروزی انقلاب، خطر اصلی كه در کمین ملت بود تهدید استقلال کشور بود كه ملت تازه آن را به دست آورده بود. امروز همان خطر در کمین کشور است. منافع ملی در اختیار دولت نامشروعی قرار گرفته كه خصوصا در سالیان اخیر بیش از پیش روی از ملت برگرداند و تنها پشتوانه اش را تقویت نیروی نظامی خود می‌بیند. تانک و موشک و انرژی هسته‌ای عامل اقتدار این دولتند و بدیهی است كه دولتی كه پشتوانه اش زور فشنگ باشد، برای حفظ خود از هیچ معامله‌ای - خصوصا با قدرت‌های معامله‌گرتر شرقی- فرو گذار نخواهد کرد. استقلال کشور را امروز همان خطری تهدید می‌کند كه دانشجویان در سال ۵۸ احساس کردند. سکوت در برابر این تهدید جایز نیست.


۱۳آبان روزی متعلق به ملت ایران است. مصادره آن به دست دولتی كه خودش داستانی خون آلود دارد جایز نیست.
۱۳ آبان هر سال دانشجویان راهپیمایی نمادینی برگزار می‌کنند تا ضمن حفظ موضع مستقل خود نسبت به کارنامه نسل‌های پیشین، دغدغه‌های سیاسی روز را مطرح کنند. این راهپیمایی متعلق به همه دانشجویان است.

۱۳ آبان امسال مناسبت دیگری هم در خود دارد: حکومتی كه آوازه ظلم ستیزی‌اش عالمگیر شده، امسال مردی را به اسارت گرفته كه از رهبران دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا بود. ۱۳ ابان امسال روز بزرگداشت محسن میردامادی هم هست. مردی که در دوران دانشجویی خود از پیشگامان مبارزه با دستگاه جائر شاهنشاهی بود و تا به امروز هم راه این مبارزه را با صداقت و استواری ادامه داده است.

ما سبزها نزدیک به یک ماه برای برنامه ریزی این روز فرصت داریم. رهبران و برگزارکنندگان مراسم امسال خود ما هستیم. هیچ هسته مرکزی و مشخصی در شرایط کنونی نمی‌تواند به تنهایی همه امور برنامه‌ریزی و اجرای برنامه های ۱۳ آبان امسال را در دست بگیرد. همه باید دست در دست هم دهیم و ۱۳ آبان را به روز استقلال، روز بزرگداشت محسن میردامادی (رهبر دانشجویان پیرو خط امام و استاندار دلیر خوزستان در سال‌های مبارزه برای حفظ وطن در برابر ارتش عراق) بدل کنیم. اگر امثال میردامادی توانستند وطن ما را در برابر تهدیدات حفظ کنند، چرا ما نتوانیم؟


از همین امروز از همه شما خوانندگان عزیز موج سبز آزادی که دستی در وبلاگ‌نویسی، روزنامه‌نگاری، عکاسی، گرافیک و سایر رشته‌های ارتباطاتی و هنری دارید دعوت می‌کنیم که برای سبز کردن روز سیزدهم آبان با ما همراه شوید. برای کمک به ما می‌توانید:

اول: ایده‌های ناب خود را برای هر چه باشکوه‌تر برگزار کردن روز سیزدهم آبان ( تولید شعار، یادداشت، مقاله) در وبلاگ‌های خود بنویسید و یا برای ما ایمیل کنید.

دوم: به بازخوانی تاریخ این روز در وبلاگ‌های خود بپردازید و تجربه‌های خود را به عنوان دانش‌آموز و دانشجو از این روز برای ما هم بفرستید.

سوم: عکس، پوستر، نقاشی، خطاطی و آثار گرافیکی خود که برای این روز تدارک می‌بینید را به ما بفرستید. موج سبز آزادی از میان آثار دریافتی، نمایشگاه سایبر از آثار برگزیده هنری خوانندگان موج سبز آزادی برای سیزدهم آبان برگزار خواهد کرد و در این نمایشگاه از برگزیدگان در سایت تقدیر خواهد شد.

چهارم: از آنجا که سیزدهم آبان را به نام یکی از اسرای جنبش سبز، محسن میردامادی، نام‌گذاری کرده‌ایم، از شما هم دعوت می‌کنیم در وبلاگ‌های خود برای این مرد شجاع بنویسید و نسخه‌ای از نوشتار خود را جهت انتشار در سایت به ما نیز بفرستید.

فراموش نکنید که تقویت شبکه‌های اجتماعی و کمک تک تک شما در زنده نگاه داشتن موج سبز آزادی و تداوم راه سبز امید موثر خواهد بود. پس برای سیزده آبانی هر چه سبزتر از همین امروز با موج سبز آزادی همراه شوید.

به حکم اعدام یکی از بازداشت شدگان اعتراض کنید

0 نظرات
اصلاً از نسخه پیچیدن خوشم نمیاد ولی فرض کنین ازت اعتراف بگیرن که عضو انجمن خیالی پادشاهی بودی و بعد حکم اعدام رو بدن دستت .. اینا دارن جو رو بررسی می کنند . اینا منتظر سکوت ما هستند تا کارای خودشون رو تکرار کنند . نزاریم اعدامش کنند

13 آبان و 16 آذر
پیوند دوباره سبز ها
گزارش تصویری از دیوارنویسی‌های سبز مخصوص روز سیزدهم آبان

بابك داد , گويا نيوز : صدور حكم اعدام براي اين "عضو انجمن پادشاهي"، بايد تمام اهالي جنبش سبز و ايرانيان را از هر گروهي كه هستند به خروش درآورد. دقيقا" بر عضويت ايشان در "انجمن پادشاهي" اصرار و تأكيد مي كنم تا حكومت بداند جنبش حق طلبانه ملت ايران، بر پايه هاي محكمي از جمله حفظ حقوق انساني تمام ايرانيان بنا نهاده شده است و تفاوتي ميان افراد با عقايد مختلف وجود ندارد

دو خبر تازه درباره معترضان دربند، فضاي ذهني همه ما را دوباره به ياد فرزندان اسير جنبش حق طلبانه ملت ايران انداخته است. فرزنداني كه هرگز از ياد مردم بيرون نيستند. يكي خبر است و دومي شايعه و هر دو قابل تأمل هستند.
اولين خبر كه منبع خبري موثق يا مستقلي هنوز آن را تأييد نكرده، در حقيقت شايعه اي است كه از قول يكي از فرماندهان كودتا (فرمانده جديد بسيج) نقل شده كه ظاهرا" در جلسه اي از مقام رهبري تقاضا كرده اجازه دهد تعدادي از اسيران جنبش را اعدام كنند تا قائله اعتراضات فروكش كند و مردم به خانه ها بازگردند! نمي دانم اين شايعه چقدر صحيح است، اما بدليل نشانه هاي بي خردي و سبعيتي كه قبلا" از سران و مقامات كودتاچي ديده ايم، احتمال صحت چنين شايعه اي دور از واقعيت نيست!
اما خبر دوم را خبرگزاري "هرانا" منتشر كرده است: "محمد رضا علي زماني ، روز دوشنبه ۱۳ مهرماه از بند ۲۰۹ زندان اوين به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضي صلواتي منتقل شده و حكم اعدام به وي ابلاغ شد!"
"هرانا" به نقل از كميته گزارشگران حقوق بشر گزارش داده "محمدرضا علي زماني"، عضو انجمن پادشاهي ايران كه در جلسه دوم محاكمه عوامل دخيل در اعتراضات مردمي پس از انتخابات رياست جمهوري، اعترافات مفصلي از وي اخذ گرديد و سخنان وي در دادگاه انقلاب از تلويزيون نيز پخش شده بود، روز دوشنبه ۱۳ مهرماه از بند ۲۰۹ زندان اوين به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضي صلواتي منتقل شده و حكم اعدام به وي ابلاغ شده است.
اين خبر، مي تواند تأييد كننده آن شايعه باشد. بالاخره حكومت تصميم گرفته آخرين نعره هاي وحشت آفرين خود را براي ارعاب و سركوب ملت سر دهد، تا شايد بتواند اين اعتراضات دامنه دار را مهار كند. روز گذشته هم سردار احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي به ناتواني پليس براي مهار "آشوبهاي خياباني" اذعان كرد و حالا لابد به جبران اعتراف او به ناتواني نيروهاي انتظامي، حاكميت بازهم تصميم دارد مشت آهنين خود را براي سركوبي مردم نشان دهد.
سئوال اين است: با خبر اعدام يك عضو انجمن پادشاهي كه عقيده اش سلطنت طلبانه است و ناگزير به اعترافات ساختگي هم شده، چه بايد كرد؟ و با آن شايعه كه ممكن است تعدادي را محكوم يا اعدام كنند، بايد چه كرد؟ آيا با سكوت و خانه نشيني ما، حكومت به فرزندان دربند ملت رحم خواهد كرد؟ با بي توجهي ما به حقوق انساني يك عضو يا هوادار نظام سلطنتي، آيا حاكمان به ساير فرزندان درون نظام رحم خواهند كرد؟ يا اينكه با هر قدمي كه مردم عقب نشسته اند، اين حكومت پيش آمده و بر حقوق بديهي مردم پاي نهاده است؟
آيا اعترافات شديد و غليط "محمدرضا علي زماني" در دادگاه دوم بر عليه خودش، باعث نجات وي از زندان يا گشايشي در كار او شد؟ آيا اعترافات ساير زندانيان باعث نرمش اين نظام خونريز شده؟
به اعتقاد من، صدور حكم اعدام به اين "عضو انجمن پادشاهي"، بايد تمام اهالي جنبش سبز و ايرانيان را از هر گروهي كه هستند به خروش درآورد. دقيقا" بر عضويت ايشان در "انجمن پادشاهي" اصرار و تأكيد مي كنم تا حكومت بداند جنبش حق طلبانه ملت ايران، بر پايه هاي محكمي از جمله حفظ حقوق انساني تمام ايرانيان بنا نهاده شده است و تفاوتي ميان افراد با عقايد مختلف وجود ندارد. خاصه اگر محكوم در دادگاههاي بي صلاحيت و بيدادگاههاي نظام كودتايي باشند.
بايد سلاح هميشگي كودتاچيان "ايجاد اختلاف يا افتراق" ميان نيروهاي سياسي را خنثي كنيم. حاكمان گمان كرده اند اگر اعدامها را از فردي مثلا" با پيشينه اي غير اصلاح طلبانه مانند عضويت در انجمن پادشاهي شروع كنند، نقطه آغاز مناسبي براي سكوت رضايت آميز مردم جسته اند و سپس به اعدام ساير معترضان اقدام مي كنند! آنها به خطا گمان مي كنند با اين نقطه شروع، اصلاح طلبان يا حق طلبان براي حفظ جايگاه فكري يا خط كشي هاي سياسي، با بي توجهي از كنار اعدام يك عضو انجمن پادشاهي عبور مي كنند تا وصله هاي هميشگي "وابستگي و ضديت با نظام" و امثالهم بر آنها زده نشود. به رغم اين خام انديشي حاكمان، ما "محمدرضا علي زماني" را يك شهروند ايراني مي دانيم كه بدون محاكمه در يك دادگاه عادل، مبري از هر اتهام يا جرمي است. همانطور كه هيچكدام از اتهامات اسيران سبز و معترضان حق طلب دادگاههاي نمايشي اخير اثبات نشده اند و بدليل آنكه جملگي مجبور به اعترافات ساختگي شده اند، هيچكدام آنها از ديدگاه وجدان جمعي مردم مستوجب مجازات نيستند، بلكه اگر عقلانيتي در حاكمان باقي مانده باشد، بايد از همگي آنان دلجويي شود و خسارات مادي و معنوي و روحي به خود و خانواده هايشان به بهترين شكلي جبران گردد.
با حمايت كامل از جان "محمدرضا علي زماني" و براي دفاع از حقوق انساني و شهرونديش، بايد بي هيچ لكنتي به ميدان بياييم و اعلام كنيم براي حقوق و جان او، ارزشي برابر با حقوق و جان تك تك معترضان و حق طلبان قائل هستيم و به جفا بر او رضايت نخواهيم داد. بدين ترتيب براي مقامات بلندپايه نظام و سران كودتا پيغام مهمي خواهيم فرستاد؛ پيغام اين است: تك به تك اسيران معترض، براي آحاد جامعه ايراني و جنبش حق طلبانه و سبز ملت ايران، مهم هستند و اجازه تعرض به حقوق و جان هيچكدام از آنها را نخواهيم داد.
از اين عضو انجمن پادشاهي، فارغ از ديدگاه سياسي اش، به مثابه يك شهروند معترض صد در صد حمايت مي كنيم و در حمايت از هيچكدام از معترضان و زندانيان، به چيزي جز اعاده تمام حقوق انساني آنها قانع نمي شويم. نبايد اجازه بدهيم حاكمان بيش از اين از جداسازي ما سود ببرند و با انگ زدن به اين و آن، باعث خنثي شدن نيروهاي حق طلبان شوند و فرزندان ملت را بي جرم و بي جنايت، تك به تك به مسلخ ببرند. اين حمايت يكپارچه و بي تبعيض از تمامي اسيران دربند، يك وظيفه ملي است و حاكمان را از ادامه اين بازي غيرعاقلانه با روحيه حق طلبي مردم بازخواهد داشت. ضمن اينكه اتحاد ما، ضامن حفظ جان فرزندان دربند ملت در زندانهاي نظام جائر و ظالم خواهد بود. در اين ترديد نكنيد.



فارسی 1 بلای رژیم

0 نظرات
یه خبر دارم باسه و شما و همچنین ببیی های جامعه ( مال مردم خوران ، احمق ها و آدم کشای جامعه یعنی طرفدارای ماموت احمقی گشاد ) ..... خبر اینه که رئیس سازمان بهزیستی دلیل نرفتن به خدمت سربازی رو رفتن به جبهه های جنگ اعلام کردن و حالا جالبیش اینه که بدونین ایشون متولد 52 هستند یعنی در پایان جنگ ایشون 16 سالشون بوده و احتمالا در سن 8 سالگی رفتن به جبهه های حق علیه باطل ... احتمالا ببیی های میگن مگه حسین فهمیده نبود که تو 13 سالگی رفت زیر تانک ....... ای خدا ببین کار ما به کجا کشیده!

بازم بهتون توصیه میکنم فیلم نود سیاسی رو دوباره ببینید . بعد از اون فیلم تظاهرات ها رو و بعدم فیلم اون تیراندازی مسخره . البته سعی کنید یه آرام بخشی قبلش بخورین چون ممکنه تنها ماموت رو زمین رو بکشین و نسلش رو باسه همیشه منقرض کنین .
بچه ها تو میلاشون خبر دخترخالمو میگیرن . گویا خیلی دوسش داشتن . دختره پررو مگه به یکی دو تا راضی میشد . ولی خوشم میومد ازش یه جوری رفتار میکرد که همه دنبالش بودند و به هیچ کدومشون رو نمیداد . یاد فارسی 1 افتادم و اون فیلم ویکتوریاش . باباهه با یه زنه چند ده سال کوچیکتر از خودشه . مامانه با یه مرد چند ده سال کوچیکتر . پسره تا چند روز پیش با یه زن هم سن مامانش . ماریانای دبیرستانی هم که جدیدا رفته با پسر رفیق مادرش خوابیده .... توی اینا دختر بزرگشون از همشون بهتره ....

خلاصش اینکه این شبکه با همه بدی و خوبی هاش شده کابوس این رژیم که ملت رو از جلوی تلویزیونشون برداشته

۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

الان چه بکنیم ؟

0 نظرات

تصمیم گرفتم فضای وبلاگم رو دوباره عوض کنم . اینم به توصیه یکی از دوستانه که معمولاً میومد تو وبلاگم و گفت دلش نمیخواد خبر کپی کنی و بیای تو وبلاگت بنویسی

ولی هر چی هم نخوای بگی دوباره این مسائل روز کشور میاد سراغت . اینکه الان تو چه وضعیتی هستیم و آیا راه رو درست میریم یا نه . و یا اصلاً کار درستی کردیم اینکه ما قشری که همیشه ادعای روشنفکری میکردیم و تونستیم با فیلم و با مدرک فیلم 90 سیاسی بسازیم چرا اومدیم . توی خیابون . نمیخوام با لفظ میایم استفاده کنم . چون منو الان یه جوری میکنه . یه فضای التهاب ایجاد میکنه و فرصت درست فکر کردن رو از ما میگیره . شاید خیلی هامون الان دوست داشته باشیم دوباره خیابونها رو شلوغ کنیم و چون فکر میکنیم که دیگه امکان نداره نامید میشیم و این جو رو به همه منتقل میکنیم . اینکه فکر کنیم دیگه همچین چیزی خلق نمیشه نه . مسلماً فرصت اون پیش نیومده . میدونین مثل یه جرقه که یهو .... باید زمانش برسه که این زمان فردا نیست و ممکنه یه ماهه دیگه باشه .. مهم اینه که حضور باشه تا طرف مقابل فکر نکنه ما نیستیم . یه بحث دیگم در مورد 6 میلیون طرفادرهای احمدی نژاده . میدونین آدم هایی که خودشون هم دیلیلی نمیتونند باسه کار خودشون پیدا کنند . اینا هم چند دسته اند یک دسته که بخاطر منافع مادیشون این کار رو میکنند و تازه اینا هم دوسته اند یکی که توی ظاهر طرف محمودند و هنگام رای دادن به احمدی نژاد رای دادن و یسری هم که نه . با یه دوستی از بچه های صدا و سیما نشسته بودیم که میگفت روز مناظره احمدی نژاد و موسوی یکی از بجه هایی که توی تنهایی ما طرف موسوی بود میره پای احمدی نژاد رو می بوسه . حالا دسته دیگه هم که نمیدونند و میرن سراغ محمود . اینا هم دو دسته اند که یکیشون خیلی به یه دسته از طرفداران موسوی شباهت داره و اونم آدم هاییند که دوست دارن فقط دنبال اون جنبه از خبر برن که خودشون دوست دارن . مثلاً مثل ماهایی که باسه خودمون سایتایی داریم که هر روز بهشون سر میزنیم اونا هم میرن رجا نیوز و امثالهم رو میخونند و مثل ما یه نیم نگاهی هم به تابناک دارند .... ولی دسته دوم به قول بچه ها گفتنی ببیی هایند و بس که جای هیچ حرفی باسشون نیست . چند روز پیش توی یه وبلاگ یه بسیجی سر زده بودم . رفتم تو قسمت نظراتش . بالای 10 تا نظر دیده بودم که میخواستند لینکش کنند . همشون هم همطیف های خودشون بودند . خیلی جالبه که حرفاشون جایی درز نمیکنه و بین خودشون میمونه و این باعث جدایی اونها از جامعه شده . یه چند روزیه که تو بلاگاشون سر میزنم . همشون که مدام قربون صدقه امام زمانشون میشن . اصلاً حرفی از خدا نمیزنند . توی تمام پستاشون مقام معظم رهبری هست

مثلا این یه جملشونه

بسیج دانشجویی بازویی پر توان در خدمت مقام معظم رهبری (دامه برکاته)

اصلاً انگار گور بابای خدا و همه چیز شده در راه رضای آقا و بس. جدیداً توی قسمت نظراتشون ادای روشنفکرا رو هم درمیارند و مثلاً درباره فحاشی های دیگران با حوصله جواب میدن . آها اینم یه نکتست چرا ما اینجوری شدیم ما که تا قبل انتخاب مظهر مهربونی و خوش صحبت بودن و از این جور چیزا بودیم . مثلاً تو یه وبلاگ میری و لینگ وبلاگ یه بسیجی آدم کش رو لینک میکنه و میگه برین بهش فحش بدین . چیزای دیگه اینکه مثلاً از شنیدن خبر اینکه مثلاً فلان گور به گور شده ای گفته جاسبی بی شرف باید از دانشگاه آزاد برود قند تو دلشون آب میشه . حالا اگه بگند رفسنجانی فلان کار رو کرد اون شب تو کو-ن-شون عروسیه . حالا جالبیش اینه تا دیروز اگه پشت سر هاشمی حرف میزدی میگفتند بیچاره هاشمی . شما فلانین و .... تمام کاراشون از سر لجبازیه . میدونین بیکاری و شستشوی مغزی طوری که خودشون هم نمیدونند . در ظاهر که ولی توی باطن همشون با خودشون اینطور فکر میکندد که بدرد میخوره . از همه جالبتر اینه که بدونین که اکثر اینا که قربون صدقه محمود میرن به موسوی رای دادن . عاشق جو سازیند . همیشه دوست دارن خودنمایی کنند . و خیلی موارد دیگه . من خیلی وقت بود از اینا فاصله گرفته بودم اصلاً نمیدونم الان بینشون چی میگزره . جالبه بدونین تلویزیون ما برفکی میگیره و اصلاً نمیشه دید و منم فقط ماهواره میبینم . شبکه های من از 1 و 2 و 3 شده بی بی سی و صدای آمریکا و فارسی 1 . مطمئنم که دیگه تلویزیون نمی بینم .

ولی بهترین کار به نظر من اینه که با آرامش کارهایی که قبلاً میکردیم رو ادامه بدیم . این کارها رو هم در کنارش داشته باشیم . با آرامش بشین درستو بخون و یا کاراتو انجام بده . وقتی که موقش شده قسمت دوم کارت رو فعالتر کن . موقش خودش میاد و فقط منتظر باش . انتظار و امید بیخود باعث نابودی این جنبش میشه . تنها به یاد آوردن نام و یاد و هدف شهدامون میتونه ما رو دوباره امیدوار کنه . به یاد بیاریم که خودمون برنامه چیدیم و تاریخ گذاشتیم خودمون گفتیم بریم . اگه نمیرفتیم هیچکس نمیمرد و الان نبود که داشتیم چیکار میکردیم . این کاری بود که شروع کردیم و هدف پاکی هم پشت سر این کارمون بود و الان باید اون رو ادامه بدیم . ولی همینطور که بهتون گفتم درگیری ذهنی نداشته باشین که نمیتونین تصمیم درست بگیرین . مردم همیشه کار خودشون رو میکنند شما مراقب باشین راه رو اشتباه نرن . اگه فکر میکنین افکار درستی دارین بشین رهبر مردم و اونا رو توی هدفی که دارن موفق کنین . اونا رو به راه راست هدایت کنین

در آخر هم از مجتبی ستوده و وبلاگ باغبانباشیش که همیشه زحمت ترجمش قالب ها رو میکشه باید تشکر کنم

اگه دیدین سخت شد و سرعت وبلاگ پایین اومد به من خبر بدین

اینم خبرهای امروز گزارش تفصیلی موج سبز آزادی از نحوه عملکرد صداوسیمای غیرملی قبل و بعد از کودتای ۲۲ خرداد:

چگونه عزت‌الله ضرغامی تبدیل به یک کودتاگر شد؟

* ادامه برنامه‏های سعید قاسمی، در نقش مجلس‏گرم‏کن‏

* احترام و عدالت برای زندانیان

* حنیف مزروعی از سردبیری پایگاه ‏اطلاع‏رسانی "نوروز" استعفا کرد

* به یاد پرویز مشکاتیان

* سرنوشت همه زورگویان / تصویر

* و اینک من زنی خوشبخت! / فخرالسادات محتشمی‏پور

* همسر دکترملکی: برای من صد درصد قطعی است که دکتر ملکی وضع بدی دارد که به ما اجازه‌ی ملاقات نمی‏دهند

* ادامه چپاول بزرگترین منابع ملی توسط نهادهای کودتا - معدن انگوران

* برخورد با دانشجویان معترض در دانشگاه شریف

* ضرغامی ظاهرا رییس صدا و سیما است؛ پشت پرده کیست؟

* وقتی نمی‏توانند به دانشگاه بیایند، باید که دانشگاه را به شام دعوت کنند!

* درباره جنبش اجتماعی جدید 9 - شبکه اجتماعی چیست؟

* اخبار دانشگاه‏ها - چهارمین روز اعتراضات دانشجویی در دانشگاه علم و صنعت / گزارش ویدیویی

* نایب رییس ستاد88 خراسان رضوی آزاد شد

* راه اندازی وبلاگی برای آزادی علی پیرحسین لو

* نامه خانواده زندانیان سیاسی کرد به رئیس قوه قضائیه

* اخبار دانشگاه‌ها- بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به مناسبت آغاز سال تحصیلی

* اخبار دانشگاه‌ها- تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز

* بیانیه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌های اهواز به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید

* فرزندان سیمرغ/ شعر وارده


۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

اولترا سورف --- نظر یکی از دوستان

0 نظرات
یکی از دوستان نظر داده بود که وقتی توی سایت اصلی اولتراسورف رفت این ورژن نرم افزار رو ندید و گفت که شاید این یک تله باشه . خوب کمی بررسی میکنیم
این دو سایتیه که این دوستمون داده
http://www.ultrareach.com/
و
http://wujie.net/
ultrareach ورژن انگلیسی سایت زیریشه
توی صفحه اول همه این سایت ها هم ورژن 9.5 این نرم افزار هست و هنوز 9.6 نیومده
ولی

http://www.ultrareach.com/search_iran.htm
این صفحه ای که بصورت اتوماتیک باز میشه هنگام اجرای نرم افزار و اونجا هست
و همونطور که میبینیم آدرسش همونه
البته اون صفحه ای که باز میشه به جای com ، نت هست ولی فرقی نداره .......
از همه این حرف ها گذشته این برنامه ما رو با آی پیه آمریکایی مخفی میکنه
برنامه روباز کن و به این سایت برو
http://www.ip-adress.com/
من فکر نمی کنم این حجم عظیم اطلاعات رو بشه اینجوری دزدی کرد ......
چند وقت پیش هم تابناک خبر داده بود که با استفاده از این نرم افزارها میان اطلاعات کامپیوتر شما رو میبینند . میگن تعداد کاربرای این نرم افزار ها به 100 میلیون هم میرسه . حالا اطلاعات من چه به درد آرمیکایی میخوره نمیدونم . و یا اصلا چیجوری این اطلاعات میخواد با این سرعت کم اینترنت ما از کامپیوتر من سند بشه . اینا نمی تونند جلوی این نرم افزار رو بگیرین به غلطکاری افتادند
تازه باید منتظر نرم افزار مخصوص ایرانی ها باشین
موفق باشین
راستی بازی امروز رو دیدین . تنها دقیقه زیبای بازی دقیقه 93 بود ..... یک یا حسین تا میرحسین
جدیدترین خبرها
گزارش ویدیویی / شهرآورد سبز پایتخت
فرمان حمله دانشجویان بسیجی توسط فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صادر شد
بیانیه دفتر تحکیم وحدت پیرامون پخش اعترافات تلویزیونی عبدالله مومنی
واکنش دفتر تحکیم وحدت، به بازداشت اعضای این تشکل: این اقدامات، انداختن جرقه در انبار باروت است
درخواستی خاضعانه، از تمام زنان ایران‌زمین
یادمان اسرای جنبش سبز / بهزاد، بی اعتباری صد چندان حکومت بی قانون
پیام های یک مذاکره
پرتال فرهنگی نیلوفر مجددا فعالیت خود را آغاز کرد
جوسازی رسانه‌های ضدملی برعلیه مشکاتیان و شجریان
دختر صفایی فراهانی به وضعیت بلاتکلیف پدرش اعتراض کرد
شهادت یک جوان دیگر به دست ماموران لباس شخصی
گزارش ویدئویی از طنین‌انداز شدن شعار یاحسین-میرحسین در ورزشگاه آزادی
گزارش تصویری از جشن تولد سعید لیلاز پشت درهای اوین
بازداشت اعضای شورای مرکزی و شورای تهران دفتر تحکیم وحدت
آخرین خبر از شهراورد آبی و قرمز - وحشت نیروهای نظامی از شعارهای هواداران
آخرین خبر از شهراورد آبی و قرمز - تلفن همراه در حوالی استادیوم آزادی قطع شده است
سوگ‌سرود شفیعی کدکنی برای پرویز مشکاتیان
خبر فوری- بهزاد نبوی تحت عمل جراحی قرار گرفت و هم اکنون در آی.سی.یو. بستری است
نسرین ستوده: کیوان صمیمی برای اعتراف اجباری تحت فشار است
موسوی، راهبر مدرن

۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

روزی که ارتش وارد عرصه سیاست شوند، آن روز، روز شکستش خواهد بود

0 نظرات
گزارش اختصاصی «موج سبز آزادی» از نقش نظامیان در کودتای ۲۲ خرداد:
سپاه، بسیج و نیروی انتظامی، سه بازوی سرکوب‌


دخالت نظامیان در سیاست موضوعی است که از این پس ما را بیش از هر چیز به یاد کودتای ۲۲ خرداد و نقش این دسته در آنچه طی ۱۰۰ و چند روز اخیر اتفاق افتاده است خواهد انداخت. در روزهایی که گذشت اخبار، مصاحبه‌ها و یادداشت‌های فراوانی درباب نقش نیروهای نظامی در کودتای اخیر نوشته و عرضه شد که در هر یک از آنان به وجوهی از نقش این نهاد نظامی در وقایع اخیر پرداخته شده بود. موج سبز آزادی با اذعان به نقش کلیدی نیروهای نظامی در کودتای خرداد ۸۸ و اهمیت وقایع پس از آن این موضوع در این گزارش مروری خواهد کرد گذرا بر آنچه در انتخابات اخیر به نیروهای نظامی، به طور دقیق‌تر، سپاه، نیروی انتظامی و بسیج، و عملکردشان مرتبط بود.

روزگاری بنیانگذار انقلاب، امام خمینی، در نکوهش دخالت نظامیان در سیاست گفته بود «روزی که ارتش وارد عرصه سیاست شوند، آن روز، روز شکستش خواهد بود

روزگاری بنیانگذار انقلاب، امام خمینی، در نکوهش دخالت نظامیان در سیاست گفته بود «روزی که ارتش وارد عرصه سیاست شوند، آن روز، روز شکستش خواهد بود». آنچه در کودتای ۲۲ خرداد و روزهای پس از آن رخ داد، شاید مهر تاییدی باشد بر این حرف امام، با این تفاوت که این بار جای کلمه ارتش با سپاه و بسیح و نیروی انتظامی عوض شده است.

تنها چندی پس از رحلت امام خمینی و آغاز دهه دوم انقلاب بود که عده‌ای از صاحبان قدرت به بازتعریف نقش نیروهای نظامی در سیاست پرداختند و سخنان امام در وصیت ‌نامه‌شان که سپاه را به پاسداری از نظام در برابر دشمن فراخوانده بود، وارونه معنا کردند و پای سپاه را به سیاست باز کردند. چندی نگذشت که این نقش پشت پرده چهره‌ای کاملا علنی و آشکار به خود گرفت و در انتخابات مجلس و سپس ریاست جمهوری سپاه به عنوان یکی از بازوهای اصلی کنترل‌گر پای به میدان سیاست گذاشت و فضای سیاست کم‌کم جنبه‌ای پادگانی به خود گرفت. کم کم آرم نیروهای مسلح به عنوان یکی از عناصر اصلی دخیل در عرصه سیاست بر روی بسیاری عملکردهای سرکوبگرانه و حذفی درج شد و اصراری بر پنهانکاری از سوی سران نظام هم در این مورد وجود نداشت.

دخالت نیروهای مسلح در سیاست البته مکررا از سوی هاشمی رفسنجانی، خاتمی، کروبی و اخیرا میرحسین موسوی مورد انتقاد واقع شد با این حال همه این انتقادات با اظهار رضایت رهبری از عملکرد سپاه، به خصوص در کودتای ۸۸ اثرگذاری خود را از دست داد! پیش از خردادی که گذشت یکی از ابهامات وارده به نقدهای کاندیداهای اصلاح‌طلب در رابطه با مستندسازی نقش بسیج و سپاه در عرصه سیاسی بود. اما آنچه در خرداد ۸۸ و روزهای پس از آن اتفاق افتاد، به اندازه کافی از این انتقادات ابهام‌زدایی کرد و نقش دقیق سپاه و بسیج را در سرکوب ‌ها نشان داد.


پیش از این موج سبز آزادی در گزارشی دقیق از نقش حسین طائب به عنوان فرمانده بسیح در سرکوب‌های پس از انتخابات پرده برداشت و نشان داد که وی بر اساس پیشینه رفاقتش با مجتبی خامنه‌ای چطور به سرحلقه سرکوب‌های اخیر بدل گردید. در گزارش حاضر به نقش سپاه و ارتباط آن با حسین طائب و نیروهای بسیجی و انتظامی در وقایع پس از کودتای ۲۲ خرداد خواهیم پرداخت.

سرکوب ‌های خیابانی و دستگیری‌های بعد از انتخابات به سرحلقگی حسین طائب و توسط سه بازوی اصلی، یعنی بسیج، سپاه و نیروی انتظامی صورت گرفت. هر کدام از این نهادهای نظامی به دو بخش اطلاعاتی و ضربتی تقسیم می‌شدند. بخش ضربت و بعضا اطلاعات (به طور خاص بخش اطلاعات سپاه) هر کدام از این نهادها وظیفه سرکوب‌های خیابانی را در سطوح متفاوتی که در ادامه تشریح خواهد شد عهده‌دار بودند. بخش اطلاعاتی هر یک از این نیروها (به جز سپاه که در سرکوب‌های فیزیکی هم دخیل بود) وظیفه دستگیری و بازجویی از رده‌های مختلف معترضین و فعالان سیاسی را عهده‌دار بود.

سپاه پاسداران به فرماندهی عزیز جعفری در دو بخش اطلاعات سپاه (با مدیریت حجازی) و ضربت (به مدیریت ذوالنور) در انتخابات اخیر مسوولیت کنترل اعتراضات را به دست گرفتند. دستگیر‌ی‌ و بازجویی برخی از فعالان سیاسی که شاید بتوان آن‌ها را بعد از سران احزاب رده‌بندی کرد توسط اطلاعات سپاه صورت گرفت. بازجویی‌ها و دستگیر‌ی‌های بخش اطلاعات سپاه به شهادت بسیاری از آزادشدگان حوادث اخیر با خشونت و ضرب و شتم همراه بوده است. با این توصیف، جعفری، حجازی و ذوالنور سه چهره اصلی و شناخته‌شده سپاه در سرکوب‌های پس از انتخابات بودند.

بسیج مقاومت دومین بازوی سرکوب نظامی در کودتای اخیر بود که به فرماندهی حسین طائب و مدیریت نقدی (در بخش اطلاعات بسیج) و محقق (در بخش ضربت) به سرکوب گسترده مردم در اعتراضات پرداختند. لازم به توضیح است که تنها نیروهای مسلح به سلاح گرم در وقایع بعد از انتخابات بخشی از همین نیروهای بسیجی بودند. با مجوز محقق و طائب و هماهنگی طائب با مجتبی خامنه‌ای بود که برای حمل سلاح‌های گرم به نیروهای بسیجی مجوز داده شد. قبل از این هم گفته شده بود که محقق رهبری نیروهای لباس شخصی را نیز عهده‌دار است و در اسناد و فیلم‌های منتشر شده بعد از انتخابات هم مشاهده شد که چگونه نیروهای لباس‌شخصی اجازه تیراندازی به سمت مردم را به خود دادند.

به دیگر سخن مسوولیت کشتارهای خیابانی و شهدایی که بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسیدند با کسی نیست جز طائب و محقق و افرادی که این دو را تحت حمایت خود قرار دادند. البته از نقش بسزای امکانات مرکز کنترل ترافیک تهران هم نباید غاقل شد که در همکاری تنگاتنگی با جناب محقق، در روزهای سرکوب گسترده مردم در خیابان‌های تهران، مسوولیت اتاق ترافیک در دست افراد محقق قرار داشته است که با کنترل خیابان‌ها در امر اطلاع‌رسانی به براداران گمنام لباس‌شخصی که حالا دیگر با رو شدن دست رئیشان، جناب محقق، چندان هم گمنام نیستند مسوولیت هدایت بخشی از عملیات را از اتاق فرمان یا همان ترافیک آسان کرده بوده است.


نیروی انتظامی سومین بازوی سرکوبگر نظامی بود که در انتخابات اخیر در دو بخش اطلاعات و ضربت فعالیت می‌کرد. احمدی‌مقدم در راس نیروی انتظامی به همراه اشتری و علی‌پور در بخش اطلاعات نیروی انتظامی و سرهنگ رادان در بخش ضربت وظیفه سرکوب‌های خیابانی برخوردهای باتومی و برخورد با معترضین در بازداشت‌گاه‌ها (از جمله شکنجه‌گاه کهریزک) را عهده‌دار بودند.

همان طور که از این تقسیم کار دقیق (!) برمی‌آید، وظیفه دقیق همه گروه‌های نظامی در این سرکوب گسترده از قبل مشخص شده بود. جلسات منظم نیروهای مذکور با اعضای بیت از جمله جناب جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و وحید، از معتمدان بیت (مجری جلسات) که معمولا بین ساعات ۹ تا ۱۱ شب در بیت رهبری برگزار می‌شد، پیشینه این سیاست‌گذاری‌ها را دقیقا مشخص می‌کند. سیاستی که شاید منطقش بیش از هر چیز بر ایجاد ترس و ارعاب گسترده و پیش رفتن تا مرز کشتار استوار بود تا به قول خودشان ولایت خدشه‌دار نشود.

حال سوال اینجاست که اشخاصی مثل جناب جلیلی که عمری را در جنگ سپری کرده‌ است و حتی یک پای خود را در جنگ از دست داده است، و یا افرادی مثل محقق، فرمانده گردان حبیب در دوران جنگ که اکنون مسوولیت نیروهای لباس شخصی و سرکوب‌‌ها و کشتارهای خیابانی را عهده‌دار شده‌اند، به آن حرف بنیان‏گذار انقلاب اسلامی که گفته یود با دخالت نیروهای نظامی در سیاست باید فاتحه‌شان را خواند چقدر پایبندند؟