از محاسن جیره بندی بنزین :جوک روز : احمدي نژاد طي بيانيه اي اعلام کرد: کسانيکه با کمبود بنزين مواجه ميشن ، سوار اون 17 ميليون الاغي که به من راي دادن بشن !و من الله توقیف .
این جریان جیره بندی بنزین انقدر برای ملت ایران محاسن داره که عمرن اگه بهش واقف باشین ! باور نمیکنین ؟ اینم نمونه هاش :- بالا رفتن سلامتی شهروندان !!!! وقتی اتومبیل ها مورد استفاده قرار نگیرن , خیلی ساده سلامتی مردم بالا میره ! ورزش پیاده روی !!! خط یازده ! قابل توجه افراد کون گشاد !!!- لاغری تضمینی ! آقا جان وقتی نتونی دیگه تا بقالی سر کوچه هم با ماشین بری , و پیاده بری , خود بخود در عرض یکی دو ماه شهروندان خود بخود لاغر میشن !!!!! قدیم ها زمان شاهنشاه آریامهر که نور به قبرش بتابه تا ابد , مردم ایران دلیل لاغریشون این بود که همه اتومبیل نداشتن و نهایت هر خانوار یکی و همه جا با اتوبوس میرفتن ! نه مثل الان که هر خانوار به تعداد اعضای خانواده اتومبیل دارن !!!!- کمک به کنترل جمعیت ! آقا وقتی چنین اتفاقی در کشور رخ میده اعصاب شهروندان هم متشنج میشه و کمی قلقلک میاد . وقتی که موضوع کمی حادتر بشه , رشد سکته مردم هم سر بالا میزنه و زمانیکه تند و تند مردم به لقا الله پرتاب شدن , خود به خود جمعیت کنترل میشه !- کم شدن فساد در جامعه ! آقا اولین تاثیر روی مرگ و میر و تعداد پرتاب شدگان به لقا الله , در درجه اول متوجه مردان جامعه میشه و چون عامل هر فسادی از مردان ریشه میگیره و جمعیت مردان هم کم میشه , بنابراین فساد جامعه و جنایت و بزه پایین میاد !خب اینها گوشه هایی از محاسنی بود که جیره بندی بنزین به همراه داشت اما برعکسش رو هم باید ببینیم که چطور کون دولت و مخصوصن شخص احمدی نژاد به دلیل همین طرح بی برنامه و کذایی قراره پاره بشه , اگر که بزودی فکری به حالش نشه !!از دیروز تهران مثل شهر مرده ها شده بود . خیابون های همیشه شلوغ و پر ترافیک تهران , سوت و کور بودن و درست مثل روزهای تعطیلات نوروز بود . خلوت و آرامش حکمفرما ! عصر هنگام هم که طبق معمول پنج شنبه ها تهران غلغله میشه , باز هم همه جا خلوت بود و سوت و کور . صبح جمعه هم به شکلی عجیب تر . معمولن جمعه ها ارواح هم آزادن و خبری از ترافیک نباید باشه ولی این جمعه با جمعه های دیگه واقعن فرق داشت و خیلی خیلی خلوت تر و بی صدا تر بود . عصر هنگام اما اتفاق بسیار جالبی افتاده بود ... خیل مردم بود که به خیابونها سرازیر شده بود از زور بیکاری و در واقع بهتر بگم : بی ماشینی یا بی بنزینی ! در سر گذر کوچه ها جوانانی که تا دیروز سوار بر اتومبیل هاشون در خیابانهای تهران جولان میدادن , ایستاده بودن و دسته هایی کوچک رو تشکیل داده بودن و مشغول متلک انداختن به دختران و ور رفتن با خودشون و هوار کشیدن و خندیدن و موبایل بازی و ... بودن ! پارکها پر از جمعیت بود و مردم دسته دسته دور هم جمع شده بودن و درباره مسائل روز صحبت میکردن . حرف همه هم اوضاع سیاسی ایران بود و شخص تخم جن احمدی نژاد ! اما فکر میکنین این اتفاقات آبستن چه حوادثی در آینده نزدیک میتونه باشه ؟ من اسمش رو میذارم زنگ خطری بسیار جدی برای نظام اسلامی ایران :- جوانانی که تا دیروز با اتومبیل ها مشغول بودن و میگشتن و تفریحات ناسالمی داشتن و یا به باشگاههای ورزشی که اغلب فواصل دوری داشتن میرفتن یا مراکز تفریح تهران , امروز از این تفریح باز مونده و دور هم به بطالت وقت میگذروندن ! خیلی طبیعیه که ترک عادت موجب مرض میشه ! یعنی وقتی این روزمرگی رو از کسی بگیری , در واقع تولید مرض میکنی . یادش بخر در زمانهای قدیم جوونها که تفریحی نداشت , با پرتاب سنگ به شیشه مردم یا چسبوندن آدامس به زنگ خونه مردم یا تیرکمون بازی و دختر بازی های فجیع و کبوتر بازی و مسابقه شاش کردن و تف انداختن و فوتبال توی کوچه و ... مشغولیت درست میکردن و خوار مادر در و همسایه ها رو ردیف میکردن ! وقتی که سرگرمی هایی مثل کامپیوتر و امثال اون به بازار اومد , این شیطنت ها و سرگرمی های مخرب کم کم منقرض شد و بچه ها رفتن به محیط خانه ها و همین ها وقتی بزرگ شدن تفریحشون هم بزرگ شد و به ماشین و امثال اون بدل شد ! اما نکته با اهمیت تر اینه که همین نیروهای شدیدن فعال و پر انرژی میتونن بسیار تحریک پذیر هم باشن ! همین دیشب بود که تو کوچه ما یه دیوانه ای آجر کوبید تو شیشه عقب یکی از اتومبیل های همسایه ها که بیرون پارک شده بود ! معلوم هم نشد کی بود و فقط صدای قهقهه چند تا پسر جوون به گوش رسید و تمام ! این تازه شروعشه ! باید از این پس منتظر رفتارهای ناهنجار و رشد بزهکاری و انواع جرایم در جامعه توسط همین جوونهای بیکار باشیم و وای به اینکه اینها رو کسی رهبری کنه بر ضد یک جریان و هدفمندشون کنه ! کله ها که بوی قرمه سبزی میده و بیکاری هم فشار آورده و همه آلت ها سیخه , کالیبری از احمدی نژاد باز میکنن اون سرش نا پیدا ! یهو میبینی همین فرار و گریز از چنگ ماموران امنیتی شد تفریح جوونهای ما و مثل فلسطین که جوونهای فلسطینی با سربازان اسرائیلی سنگ بازی و انتفاضة و گرگم به هوا بازی میکنن , در ایران هم جوون ها خوار مادر بسیج و سپاه و نیروی انتظامی رو مورد عنایت ویژه قرار میدن ! یادتون باشه در زمان انقلاب هم همین جوونهای علاف و بیکار بودن که جذب راهپیمایی ها شدن و نتیجه شد ترکمونی بنام انقلاب اسهالی !!!!!- تجمعات مخرب سیاسی و رشد آگاهی های مردم ! از نکات منفی دیگه این طرح اینه که خانوارهای ایرانی رو به هم نزدیک میکنه یعنی عملن مردم رو با این کار با هم آشتی میدن و نزدیک میکنن . من امروز وقتی مرتیکه رو برده بودن پارک میدیدم خیلی از همسایه های ما توی پارک نیاوران دور هم نشسته بودن و گل میگفتن و بحث های سیاسی داغ میکردن در صورتیکه توی این چند ده ساله یادم نمیاد یکی از اینها در خونه هم رفته باشن و فقط یه سلام و علیک خشک و خالی . خب طبیعیه وقتی افراد گوناگون با هم آشناتر میشن و از دیدگاهها و دانسته های هم با اطلاع , خودش حرکتی رو شکل میده بصورتی خود جوش ! سطح اطلاعات و درک مردم از مسائل احتماعی و سیاسی بالاتر میره و دستگاه سخن پراکنی و چاخان پرس و چهارصد کلاغ مردم ایران هم که نور بالا میزنه و یهو میبینی عملن همون انقلاب مخملی که دولت از سوی نخبگان و فرهیختگان علمی انتظارش رو داشت , از عمق توده مردم سر بیرون میاره !!!!!!!....اینها نکاتی جالب و جذاب هستن که باید از سوی مخالفان رژیم به دقت بهشون پرداخته بشه و روشون کار کنن . اگر روزی هم این تجمعات مثل دولت های کمونیستی ممنوع اعلام بشه و با مردم درگیر بشن , اونجاست که کاسه های صبر لبریز میشه و عملن ماتحت دولت در اره گیر میکنه که نه راه پس داره نه راه پیش !!!! طبق گفته اسلامیون : همیشه فکر نکنین بلایی که سرتون میاد خیلی بده , در هر شری خیری هست و این یکی از اونهاست . آشتی ملت با ملت میتونه خیلی جذاب باشه و نتایج خوبی به همراه داشته باشه , با چاشنی نارضایتی عمومی که روز به روز داره بیشتر بالا میره . آغاز هفته جدید در ایران رو باید به دقت پیگیری کنیم چون این هفته , آبستن حوادثی جالب خواهد بود و شروعی بر ادامه زوال حکومت شاهنشیخی در ایران .تکبیر.- خبر انحرافی : شنیده ها حاکی از اونه که در شهر تبریز مردم کنترل پمپ بنزین ها رو به دست گرفتن و بنزین در این شهر لیتری 80 تومان بدون سهمیه بندی و کارت هوشمنگ , به فروش میرسه !!!آقا صد دفعه گفتم با ترک جماعت نباید درگیر شد همینه . اینا ترکن و یهو که قاطی کنن میزنن خودشونم آتیش میزنن . چطور که وقتی انقلاب شد , زدن کل شهر تبریز رو آتیش زدن و یا در دوران ستارخان و باقرخان و بعد از اون , هر زمان کشور دچار بحران سوء مدیریت شده , این شهر تبریز و مردم غیورش بودن که آستین بالا زدن و مردم ایران رو به هوش کردن و نجات دادن و برای همین هم هست که دولت جرات نمیکنه سر به سر ترکها بذاره . جا داره از ترکان گرامی که دهها ساله جوک برای این مادر مرده ها درست میکنیم , تشکر کنیم !!!!!!
پیلتر ترپون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر