آدرس جدید ما
http://bahar.c.la-
-
-
-
-
فیلم؛ اعتراضات شبانه مردم تهران پنج شنبه یازدهم شهریورماه - نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران / مرگ بر دیکتاتور / زندانی سیاسی آزاد باید گردد -
-
- مصاحبهٔ همسر کروبی در باره حمله پنج شنبه شب--
-
فوری:درگیری درب منزل مهدی کروبی/ تیراندازی و حمله با ککتول ملوتوفسحام نیوز: از دقایقی پیش به منزل مهدی کروبی حمله شد. نیروهای بسیج با استفاده از سلاح گرم اقدام به حمله به منزل مهدی کروبی نمودند.
آنها پس از شکستن درب منزل اقدام به ورود به ساختمان کردند. نیروهای محافظ به مجبور به تیراندازی هوایی شدند.
این افراد در شب قدر با هدف ایجاد رعب و وحشت اقدام به این کار کردند.
متاسفانه نیروهای انتظامی علی رغم حضور در صحنه تاکنون اقدامی نکردند.
آقای یاری سرتیم محافظان کروبی به بیمارستان منتقل شد.
سر تیم محافظان مهدی کروبی که برای صحبت با مهاجمین به سمت آنان رفته بود، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت به حالت اغما فرو رفت.
در پی این اقدام آقای یاری به سرعت به بیمارستان منتقل شد.
به گزارش خبرنگار سحام نیوز، افراد مهاجم ضمن تیر اندازی به ساختمان، اقدام به قطع کردن تمامی چراغ های خیابان کرده اند. منزل همچنان در محاصره ی این نیروهای مهاجم است.
همچنین در اقدامی دیگر لوله های انتقال آب را تخریب کردند وموجب قطع آب شده اند.
متاسفانه نیروهای انتظامی صحنه را به طور کامل ترک کردند.
به دنبال حمله شدید نیروهای مهاجم، یس از ساعاتی، نیروهای یگان ویژه در محل مستقر شدند.
به گزارش خبرنگار سحام نیوز، از دقایقی قبل با استقرار نیروهای یگان ویژه، افراد مهاجم اقدام به عقب نشینی کردند. در حال حاضر این افراد در ابتدای کوچه مستقر شدند و درحال برگزاری مراسم احیاء هستند.
آقای کروبی در کمال صحت و سلامت قرار دارند و این اقدام را در این شب مبارک بی خردی و جهل دینی نامیدند.
-
-
-
فاطمه کروبی: حکومت می خواست با دست اوباش کروبی را به شهادت برساند
جرس: فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی گفت: حکومت می خواست با دست اوباش آقای کروبی را به شهادت برساند.
به گزارش بی بی سی فارسي، وی با بیان این که حمله امشب نسبت به شبهای گذشته، سازماندهی بیشتری داشت گفت: امشب با تمام ادوات جنگی آمده بودند. در خانه را شکستند و پاسدارهای محافظ بیرونشان کردند. ساختمان را به آتش کشیدند.
فاطمه کروبی این عمل را بیسابقه دانست و عنوان کرد: در طول تاریخ این حرکت ننگین و زشت که به دست عده ای اوباش انجام شد، سابقه نداشته است.
وی افزود: هم اکنون این افراد در گوشه و کنار خیابان محل سکونت ما ایستادهاند و چراغ های کوچه را خاموش کردهاند. این که چه قصدی دارند نمی دانم.
همسر مهدی کروبی با بیان این که صدای آمبولانس شنیده میشد گفت که افرادی زخمی شدهاند.
گفتنی است فاطمه کروبی روز گذشته با انتشار نامهای خطاب به آقای خامنهای نوشته بود که اگر شما با همسرم مشکل دارید چرا خانواده وی را تحت فشار گذاشته اید.
-
-
درخواست مهدی کروبی از مردم
مردم امشب از حرکت به سمت منزل کروبی خودداری کنند
جرس: مهدی کروبی در پیامی از مردم خواست تا امشب از حضور در اطراف منزل وی به شدت خودداری کنند.
به گزارش سحام نیوز مهدی کروبی در این پیام کوتاه بر حفظ جان و امنیت مردم تاکید کرده و از آنان درخواست کرد که امشب از حرکت به سمت منزل وی خودداری کنند.
مهدی کروبی همچنین از همه همسایگان و عزیزانی که دراین پنج شب مورد آزار و اذیت قرار گرفتند پوزش خواسته و طلب بخشش کرد.
مهدی کروبی در همین زمینه گفت: دراین شب مبارک، آنچه را که خداوند برایم مقدر کرده باشد با تمام وجود پذیرایم و تا آخرین لحظه از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد.
وی همچین در پی تاکید محافظان و اطرافیان حاضر به ترک ساختمان نشد و گفت که تا آخر ایستاده ام.
-
-
-
حسین کروبی: مثل یزید رفتار میکنند و بعد خود را با علی مقایسه میکننداینکه اینان در شب قدر این رفتار را میکنند شگفت انگیز است. همان کاری که یزید با اهلبیت امام حسین کرد اینها دارند با اهل بیت آقای کروبی میکنند. این که روش حکومت داری نیست. بعد خود را نیز با علی مقایسه میکنند.
خبرنگاران سبز/ سیاست/ رهبران سبز: در پی و درحین پنجمین حمله لباس شخصیهای اجیر شده حکومت اسلامی به خانه مهدی کروبی، کسی که همراه مردم ایستاده و جنایات کهریزک را برملا کرد، حسین کروبی در گفتوگو با خبرنگار جرس جزییاتی از این حادثه را شرح میدهد.
وی توضیح میدهد که این حملههای وحشیانه که با آتش زدن درب مجتمع و شکستن شیشهها و شلیک مستقیم تیر همراه بوده است با رمز «لبیک یا خامنهای» شروع شده است. پس از نزدیک شدن آنها به خانه محافظان اقدام به شلیک تیر مستقیم میکنند که منجر به مجروح شدن حمله کنندگان میشود که با آمبولانس از محل دور میشوند. ساختمان در محاصره این نیروها قرار دارد و برق منطقه را هم با شلیک به تیرهای برق محله قطع کردهاند.
اینکه اینان در شب قدر این رفتار را میکنند شگفت انگیز است. همان کاری که یزید با اهلبیت امام حسین کرد اینها دارند با اهل بیت آقای کروبی میکنند. این که روش حکومت داری نیست. بعد خود را نیز با علی مقایسه میکنند.
زمان شاه هم این رفتار را با مردم نمیکردند. امام خمینی مستقیم به شاه گفت: آقا شاه من شما را از این مملکت بیرون میکنم. شاه محترمانه یک ماشین فرستاد و امام را تبعید کرد: کجا به زن و بچه امام کار داشتند؟ کجا به خانه مسکونی امام کار داشتند؟ آقای کروبی که ادعا نداشته کسی را از این کشور بیرون کند. ایشان یک اعتراض کردند که این انتخابات نبوده، انتصابات بوده.
در زیر میتوانید این گفتوگو را بشنوید.
-
-
-
خبرگزاری هرانا - محسن بیک وند، یکی از زندانیان عادی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، سه شنبه شب، مورخ نهم شهریورماه، در زندان به قتل رسید.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، محسن بیک وند که بارها توسط ماموران زندان مورد شکنجه های سخت قرار گرفته بود، در بند 6، سالن 16 زندان رجایی شهر کرج به قتل رسیده است.
محسن بیک وند، اواسط خردادماه سال جاری به سلول انفرادی بند یک زندان رجایی شهر کرج منتقل شده بود.
گفتنی است زندانیان محبوس در زندان رجایی شهر معتقدند که دستور قتل این زندانی توسط مسئولین زندان صادر شده است و قتل زندانیان معترض توسط زندانیان دیگر به صورت سازمان یافته و از سوی مسئولین زندان هدایت می شود.
خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در خردادماه سال جاری اقدام به پخش فیلمی از شکجه ی این زندانی از درون زندان نموده بود که بر اساس این سند، مسئولان به دلیل شکنجه های سخت هردو پای این زندانی را شکسته، دستانش را به طور موقت از کار انداخته و بدنش را سوزانده بودند.
تصاویر مستند زیر اسنادی است که در خرداد ماه سالجاری از سوی خبرگزاری هرانا منتشر شد که در آن محسن بیک وند و سایر زندانیان از وجود ضرب و شتم و شکنجه و بدرفتاری زندانبانان در زندان شکایت می کنند.
-
-
این روزها مردم ما در با شکوه ترین و زیباترین میهمانی های هستی و نورانی ترین ماه سال حضور دارند. ماهی که نزول آیات و برکات آسمانی در آن صورت گرفته و می گیرد. شبهایی که انوار تجلیات شب قدر آن بر جان و دل یکایک بندگان خالق بی همتا نور افشانی می کند. شبهائی که درآن به مرور کارنامه خود فراخوانده شده ایم. هنگامه ای برای پرسش از آنچه کرده ایم. رستاخیزی کوچک و معاصر در محشر بزرگ قلبهایمان و در پیشگاه عدالت وجدانهایمان. دامنه این پرسشها نه تنهاگشوده به عرصه خصوصی و زندگی فردی است، که به عرصه حیات اجتماعی فرا می رود. مگر نه آنکه ما عضوی از جامعه و کنشگری در عرصه عمومی هستیم؟
امروز در جامعه ایرانی به تبع آنچه در بیش از یکسال گذشته اتفاق افتاده مردم بیشتر از هر زمانی با پرسشهای تعیین کننده و حساس درباره خود و جامعه ای که بدان تعلق دارند روبرو هستند.
در این شبهای قدر
مردم از خود می پرسند قیام آنان به عنوان شهروندان، برای برپایی جامعه ای که در آن کرامت انسانی پاس داشته شود و زمینه رشد و شکوفائی استعدادهای خدادادشان فراهم آید و قدمهای روشن برای بهروزی آنان و جامعه برداشته شود، به کجا رسید. به راستی آنها تا چه اندازه به خواستهای بر حقشان یعنی استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت نزدیک گشته اند.
مردم ما از خود می پرسند که استقلال سیاسی که ارمغان قیام و نثار خونهای بسیار بوده است تا چه اندازه به عزت و اقتدار و سرفرازی و استقلال اقتصادی کشورمان در جهان و منطقه انجامیده است؟
می پرسند آیا ما امید تحقق آنچه را که در بند یک سند چشم انداز بیست ساله آمده است به باد نداده ایم و آیا مدیریت غلط و ماجراجوئی های نابخردانه و دشمن تراشی های بیهوده در عرصه روابط خارجی، میراث گذشته پرافتخار ما را به باد نداده است؟ چه مانعی باعث شده که نظام نتواند از دستاوردهای سترگ مدیران فداکار و دانشمندان و متخصصان و مدافعان منافع ملی استفاده کند. و آیا می توان از سیاست خارجی که تنها در صدا و سیما و رسانه های مشخص دولتی پر هیبت و بااقتدار جلوه می کند و چهره ترحم انگیز آن را حتی درهای بسته گفتگوهای بی ثمر و ذلت بار نمی تواند پنهان کنند جز این انتظاری داشت؟ مردم ما به حق نگران حرکات خام دولتمردانی فاقد حمایت مردمی هستند، یعنی بی بهره از گرانبهاترین سرمایه و پشتوانه ما در تعاملات خارجی در طول دو دهه گذشته. و نگران از آنکه بی بهرگان از اعتماد ملی در پشت سر ملت چوب حراج بر منافع ملی بزنند و سرزمینی سوخته در پشت سر خود بر جای گذارند.
مردم از خود می پرسند چه میزان از آزادی هائی که در پس قرنها اختناق و استبداد با نثار فداکاری ها و تحمل مشقتهای بی شمار به دست آمد و پاسداشت آنها در جای جای قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته باقی مانده است. و باز مردم می پرسند تا چه اندازه در جامعه ای که در آن قلم ها شکسته و دهانها بسته و روزنامه نگاران و فرهیختگان و استادان و معلمان و کارگران و زنان و مردان در پشت میله های زندان هستند و هرگونه انتقاد و اعتراض توطئه همداستانی با دشمنهای خودساخته خوانده میشود و هر گامی برای احقاق حق فتنه نامیده میشود، بحث از حقوق ملت و کرامت انسانی و آزادی ها موضوعیت دارد. با چمن کاری میدان آزادی و اینکه بگوئیم مردم ایران از بیشترین آزادی ها برخوردار هستند طعم تلخ دیکتاتوری در دهان شیرین نمی شود. مردم سوال میکنند که بدون ترس از زندانی شدن تا کجا می توانند از صاحبان قدرت سوال کنند.
مردم در شبهای شهادت حضرت علی علیه السلام از خود می پرسند تا چه اندازه در زندگی شان از عدالت اجتماعی و اقتصادی و عدالت قضائی و حقوقی و عدالت اداری و استخدامی برخوردار شده اند؟ آیا در محاکم و دعاوی در پناه قانون هستند، یا قربانی اعمال نفوذ مراکز قدرتی میشوند که پایبندی به هیچ قانونی را بر نمی تابند؟ آیا بسیج و نیروهای نظامی و امنیتی و انتظامی از مال و جان و آبرو و حقوق آنان دفاع می کنند یا از مکانت و مکنت و قدرت زور مداران؟
مـــــــردم می پرسند آیا سفره آنان امروز رنگینتر از دیروز است و یا حاصل وعده دروغین آوردن نفت بر سر سفره هاشان کوچکتر شدن این سفره ها و تحلیل رفتن لوازم رفاه در زندگی آنان بوده است؟
آنها سوگمندانه می پرسند و می پرسند کجا رفت آن حقوق شهروندی فارغ از هرگونه باور دینی و پیروی از هر مرام و مسلک، در حالی که چوب تکفیر و تفسیق از سوی محافل قدرت به بهانه دگراندیشی علیه همه متفکران و فرهیختگان بلندشده است؛ تا آنجا که وزیر دولت دانشگاه را به «باخاک یکسان کردن» تهدید می کند و نجوای عاشقانه ربنای یک هنرمند به علت کرنش نکردن در مقابل یال و کوپال داران از سر سفره افطار مومنان قطع می شود.
مردم ما از خود می پرسند تا چه اندازه به آرزوهای دیرینه شان برای نیل به به پیشرفت ایران نزدیک شده اند. آیا سرمایه های تجدیدناپذیر در راه گسترش و تقویت زیرساختهای یک اقتصاد مولد و شکوفا هزینه شده است؟ و این پرسش مدام تکرار می شود کجا رفت بیش از چهارصد میلیارد دلار نفتی در سالیان اخیر…
آنها می پرسند حاصل نظامی گری در عرصه تولید، توزیع و خدمات کشور آیا جز پدید آمدن قطب های اقتصادی انحصارگر، ناکارآمد و زیان ده و نیز نحیف شدن روزافزون بخش خصوصی و تعاونی بوده؟ آیا خصوصی سازی های نمایشی جز به اختصاصی سازی بنگاه ها و فعالیت های اقتصادی انجامیده است؟ آیا سیاست هایی که در دانشگاهها، به ویژه در قبال علوم انسانی، اتخاذ شده است جز به پادگانی سازی مراکز علم آموزی منتهی شده است؟
و باز هم این مردم هستند که می پرسند آیا آنچه با آموزگاران، دبیران و مدیران باتجربه ای که تنها گناهشان مخالفت با سیاست های نسنجیده دولت در حوزه تعلیم و تربیت است می شود ما را به توسعه علمی پایدار خواهد رساند؟ آیا واردات بی رویه کالا، کمر صنعت ملی را نشکسته است؟ چه کسانی و چه باندهائی از این سیاستها آن هم زیر لوای مبارزه با فساد دولتیان سود می برند؟ مگر سیاستگذاری های بی برنامه دولت در حوزه کشاورزی، باغداری، دامداری و شیلات، روستائیان ما را در دل نگرانی مستمر نسبت به آینده خود قرار نداده است؟ آیا اگر اکثریت مردم ایران مواجب بگیر کمیته امداد یا مراکز مشابه شوند، به آرمان جامعه پیشرفته دست یافته ایم؟
این پرسش ها و صدها پرسش مانند آن، دغدغه آحاد مردمان ایران عزیز شده است و تبلیغات دروغین در پائین آمدن نرخ تورم، نمایش های پرهزینه برای نشان دادن حمایت مردم از دولت، سخنرانی های پرهیاهو برای موفق نشان دادن سیاست های دولتمردان، اصرار مکرر در نشان دادن خاموشی صدای اعتراض و انتقاد مردم، آنچنان نخ نما و بی فایده شده که گویی استفاده پرتکرار از این ابزارها تنها برای تسلی دل حاکمان است که صورت می پذیرد. و باید هم همین باشد چراکه چشمهای مست از قدرت و تفرعن نمی توانند پوستر "دروغ ممنوع" را ببینند چه رسد اثرات آن را در هدف گذاری ها و سیاستها و اجرا.
در این شبها ای کاش حاکمان بیش از هر چیز به شکاف عمیق بی اعتمادی بین خود و مردم می اندیشیدند و عمق فاجعه ای که اتفاق افتاده را درک می کردند. اگر چنین بود، فرصت باقی مانده را غنیمت می شمردند و در این ماه توبه و مغفرت، از ظلمی که بر مردم روا داشته اند به درگاه پروردگار و مردم دست طلب آمرزش بلند می کردند.
کاش به جای درخواست های مکرر از بازیگران صحنه بین المللی، یکبار هم که شده از مردم خویش می خواستند که فرصت جبران تمامی ستم ها و جفاهایی را که بر مردم روا داشته اند به آنها بدهند.
کاش درهای زندانهایی که آزادزنان و آزادمردان دلسوز این آب و خاک را در آن به بند کشیده باز می کردند و از آنان درخواست می کردند که آنها را در نجات یافتن از وضعیت مخاطره آمیزی که در آن قرار دارند یاری دهند. مردم با زبان حال و قال می گویند اینقدر در هر مناسبتی که به بن بست بر می خورید دشمن دشمن نکنید و همه مصیبت ها را به دشمنان خود ساخته و موهوم نسبت ندهید. دشمن واقعی در درون شماست وگرنه وقتی به فریاد آزادی خواهی و مطالبه حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در دانشگاهها بر میخوردید، نمی گفتید که دانشگاهای مخالف تفرعن را با خاک یکسان می کنید. گیرم دانشگاهها را ویران کردید، با ملتی تشنه آزادی و فضیلت و عدالت چه میکنید؟
مردم می گویند کاش به جای مهندسی فرهنگ و دانشگاهها بار دیگر پشتوانه عظیم مردمی را که روزگاری دولتمردان ما به هنگام نشستن پشت میز مذاکره همراه خود داشتند به دست می آوردید، تا می توانستید با عزت و اقتدار، از منافع ملی و بین المللی این سرزمین جانانه دفاع کنید.
ای کاش به جای دست و پا زدن برای توجیه مهاجرت بی سابقه سرمایه های انسانی، دست از مهندسیهای بی فرجام نیروی علمی و کار کشور بر می داشتید و از این بزرگترین و ماندگارترین سرمایه کشور بهترین بهره ها را برای پیشرفت و توسعه این سرزمین محنت زده می گرفتید. شاید هنوز هم راه بازگشت باز باشد. انتخاباتی آزاد برگزار کنید و حق مردم در تعیین سرنوشت خود را به راستی به رسمیت بشناسید. و بدانید که حق تعیین سرنوشت تجلی کرامت انسانی است. شرکت در انتخابات یک حق است و بر گزاری انتخابات آزاد و غیر گزینشی تکلیف حکومت است.
از مردم بپرسید آنها به شما خواهند گفت زندانیان حوادث پس از انتخابات را آزاد و به جای آن، عاملان و آمران فجایع شوم را مجازات کنید و با باز کردن درهای زندان، خود را از چرخه پایان ناپذیر و مضمحل کننده به کارگیری خشونت و ستم بیشتر آزاد نمایید. راه و رسم سخن گفتنتان را با مردم دگرگون و صداقت و شفافیت را جایگزین دروغ و تزویر کنید. با مردم خود آشتی کنید و از پشتوانه آنها عزت کسب کنید، تا مجبور نشوید در مناسبات خارجی خود تن به ذلت دهید.
اسلام رحمانی را بجای اسلام متحجرین تشنه قدرت بنشانید، همکاری و همدلی و اتحاد مبتنی بر اجماع ملی را بر استفاده از زر و زور و تزویر ترجیح دهید، آنگاه خواهی دید که همین مردم ستم دیده از شما، آماده بخشش شما خواهد بود و با بزرگمنشی، که از ویژگیهای تاریخی ایرانیان است، به شما فرصت جبران همه جفاهایی را که در حق آنها کرده اید خواهند داد. در غیر این صورت، مردم شما را تنها خواهند گذاشت و سرانجام همه حکومتهای خودکامه ای که ملتشان آنها را تنها گذاشت، در انتظارتان خواهد بود.
و سخن آخر این همراه کوچک جنبش سبز، با دیگر همراهان پایدار و مقاوم در سراسر ایران عزیز است. دوستان همراه، نوجوانان، جوانان و سالمندان، زنان و مردان حق طلب، روستائیان و شهرنشینان غیور، در هر کجای این سرزمین پرعظمت که زندگی می کنیم چاره ای جز صبر و استقامت در راه احقاق حق نداریم و باید شعله های آگاهی را در ظلمت ناپایداری که این روزها بر میهنمان سایه افکنده است زنده نگه داریم و به یاد داشته باشیم که در شرایط کنونی، بسیاری از هموطنان ما با چهره های زشت و توانفرسای فقر و تنگدستی در زندگی مواجه هستند. بسیاری از همسایگان ما شب را با دل نگرانی نسبت به فردا سپری می کنند. چه بسیار که در پرداخت هزینه های درمانی فرزندانشان درمانده اند. چه بسیار که خود فروشی و اعتیاد، خانمانشان را برباد داده است. و بی شک وظیفه همه ماست که دست درماندگان را بگیریم، در سفره هایمان با آنها شریک شویم، سنت دیرینه ایرانی در اطعام و نذورات و انفاق را زنده نگه داریم، جلوه های زیبای اسلام رحمانی را به نمایش بگذاریم و از حال و روز یکدیگر با خبر شویم. مگر نه این است که پیشوای پنجم ما به جابر فرمود که شیعیان ما شناخته نمی شوند مگر به تواضع، خشوع در برابر خداوند، امانت و درستکاری، به یاد خدا بودن، روزه و نماز، نیکوکاری نسبت به پدر و مادر، رسیدگی به همسایگان فقیر و بیچاره و ورشکسته و یتیم، راستگویی، قرآن خواندن، بدگویی نکردن به مردم، و درباره مردم سخن نگفتن مگر به نیکی؟ و مگر نه این است که اینها پایه ها و مغز دینداری در همه ادیان الهی است؟
از بزرگداشت خانواده های شهدای انقلاب، جنگ و حوادث پس از انتخابات غفلت نورزیم، و به یاد داشته باشیم که تعیین کننده سرنوشت این ملت، نه بازیگران منفعت جوی سیاست ورزی رسمی، که ظهور ملتی است که مدنیت پاینده و عزم راسخ خود را برای حق خواهی و تحول برای آینده ای بهتر در راهپیمایی عظیم مردمی ۲۵ خرداد سال گذشته، به نمایش گذاشت. اعتماد به مدنیت، همچون لنگری است که این ملت را در طول بحران ها و توفان های سهمگین، پابرجا نگه داشته است و به اتکای آن، پرچم هویت دینی – ملی خویش را از گزند تندبادهای حوادث، مصون و پراهتزاز نگاه خواهد داشت.
-
-
-
همزمان با نزدیک شدن روز قدس اختلالات بی سابقه ای در ارتباطات اینترنتی کشور بوجود آمده است. طی 72 ساعت گذشته تمام ارتباطات VPN و video&audio Stream (رادیو و تلویزیون اینترنتی) به صورت کامل در ایران از کار افتاده است این در حالی است که در سال گذشته دولت جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با رسانه های خارج از کشور و شبکه های اجتماعی سرعت اینترنت را به صورت کاملا محسوس و آشکاری کاهش میداد. در این محدودیت جدید تمام پورت های صدا و تصویر و ارسال دریافت فایل ها بسته شده و ارتباطات VPN به صورت کامل فیلتر شده است و هیچ یک از رسانه های فارسی زبان خارج از ایران بر روی اینترنت قابل دسترسی نیست. و همچنین تمامی مسنجر ها (یاهو ، جی تاک و لایو مسنجر) نیز از کار افتاده است تا لحظه ارسال این پست هیچپونه اختلال در سرعت اینترنت یا کاهش سرعت اینترنت گزارش نشده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر