آدرس ما تغییر کرد
آدرس جدید ما
شهدای راه آزادی را هرگز از یاد نخواهیم برد

آدرس جدید ما بخاطر فیلترشدنمان

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

تجمع سبزهای تبریز همزمان با قیام 29 بهمن



بادکنک های سبز را در آسمان رها نکنیم.آنها را در آسمان ثابت نگاه داریم

مزایای این ایده اینه که سادست,کم خرجه(دو عدد بادکنک سبز که با هلیوم یا گاز شهری پر شده +یک عدد نخ بلند برای اتصال بادکنک ها به هم),اجراش زمان زیادی نمیبره نهایتا 30_20 ثانیه,برای مدتی به راحتی در ملا عام خواهد بود و ملت از دیدنش کیفور خواهند شد,اعصاب کودتا چیا رو به هم میریزه,از هر سیم و میله ای که تو هوا معلق باشه میشه استفاده کرد که تو هر خیابون و کوچه ای فراوونه,هر چی میله یا سیم مورد نظر مرتفع تر باشه مزدورهای رژیم برای دسترسی و پایین اوردن یا ترکوندن بادکنک ها بیشتر مشکل پیدا میکنند پس بهترین گزینه سیم ها و میله ها ی در ارتفاع خیلی بلند هست که البته عیبش اینه که عملی کردنش یکم سخت تر میشه ولی اونم با بلند تر در نظر گرفتن نخ بادکنکها برای آسونتر شدن تخمین و هدفگیری میله یا سیم معلق و انجام این کار در شرایطی که وزش باد نباشه شدنی میشه.اگر این ایده از نظرتون مشکلی داره یا برای کاملتر شدن هنوز جا داره خوشحال میشم مطرح کنید



منبع : http://greenmember.blogspot.com/2010/02/blog-post_2524.html



تجمع سبزهای تبریز همزمان با قیام 29 بهمن

 

شبکه جنبش راه سبز(جرس): همزمان با قیام خونین مردم تبریز، سبزهای این شهر در 29 بهمن ماه گرد هم می آیند.
 
به گزارش سایت جنبش سبز تبریز، فراخوان دعوت از مردم برای شرکت در مراسم بزرگداشت روز قیام تبریز در گوشه و کنار شهر به چشم می خورد و مردم برای شرکت در تجمع این روز آماده می شوند.
 
این روز یادآور خاطره شهدایی است که در سال 1356 بدنبال شرکت در مراسم چهلم شهدای قم، حماسه آفریدند و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی آفریدند.
 
سبزهای تبریز با انتشار پوستری بیاد شهیدان آن روزکه در آن  شعارهای مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر کودتا نوشته شده است به استقبال به این روز رفته و  خود را برای شرکت در این گردهمایی آماده می کنند.
 
این مراسم روز پنچشنبه همزمان با 29 بهمن ماه ساعت 17 در بازار تبریز برگزارمی شود.
 
از سوی دیگر به گزارش جبهه مشارکت منطقه آذربايجان شرقي، قرار بود در ادامه سلسله سخنرانی های ماهانه،  محسن آرمین، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب، سخنران این ماه  باشد بر اساس این برنامه ریزی.سخنرانی آرمین روز چهارشنبه، بیست و هشتم بهمن ماه ساعت 17 در محل جبهه مشارکت تبریز برگزار می شد. ولی ګفته می شود که بعلت فشارهای نیروهای امنیتی در تبریز این سخنرانی لغو شده است.



هکرها در خدمت دولت احمدي‌نژاد

در چند ماه اخير فعاليت‌هاي "ارتش سايبري ايران" مورد توجه رسانه‌هاي ايراني و حتي بين‌المللي قرار گرفته است. نظريه وابسته بودن اين گروه هكري به دولت ايران زماني تقويت شد كه آن‌ها پس از هك كردن چند وب‌سايت، در صدد دادن هشدار به جنبش سبز برآمدند. وسعت اقدامات صورت گرفته از سوي ارتش سايبري، اين نظريه كه گروهي از شيفتگان احمدي‌نژاد به صورت خودجوش اقدام به چنين كاري كرده باشند را رد مي‌كند. آنچه از پيام‌ها و انتخاب سايت‌هاي مورد حمله قرار گرفته برمي‌آيد، نشان از وجود دست‌هايي پنهان براي حمايت از ارتش سايبري دارد.

بررسي پيام‌هاي سياسي منتشر شده از اين گروه در ماه‌هاي اخير و اظهارات رسمي يك مدير دولتي صنعت هوايي ايران در دفاع از ارتش سايبري، از دلايلي بود كه انگيزه تحقيق دقيق‌تر درباره «ارتش سايبري ايران» را فراهم كرد؛ پرس‌وجو درباره گروهي كه تاكنون گفته مي‌شد از هكرهاي روسی تشكيل شده و پايگاه آن‌ها جايي خارج از ايران است. اما "ارتش سايبري ايران" چیست و خاستگاه آن کجاست. پيش از پرداختن به اين جزئيات، مرور چند رخداد ضروري به نظر مي‌رسد.

 

حمله به توييتر

صبح روز جمعه، ۲۷ آذر ۱۳۸۸ امکان دسترسی به وب‌سايت توییتر (Twitter) در برخی از نقاط دنیا قطع شد و کاربران به جای سایت اصلی به پیامی انگلیسی تغییر مسیر داده شدند كه ترجمه آن چنين بود:

"آمریکا فکر می‎کند که دارد اینترنت را با دسترسی‎اش کنترل و مدیریت می‎کند، اما این طور نیست؛ این ما هستیم که اینترنت را با قدرت‌مان کنترل و مدیریت می‎کنیم. بنابراین، سعی نکنید مردم ایران را تحریک کنید که... حالا کدام کشور است که در فهرست تحریم است؟ ایران؟ آمریکا؟ ما آن‎ها را می‌چپانیم توی لیست. مراقب باشید!"

 

حمله به بايدو

صبح روز سه‏‎شنبه، ۲۲ دی ۱۳۸۸ وب‌سايت بایدو (Baidu)، بزرگ‌ترین موتور جستجوگر چینی هک شد. در پيام آن نوشته شده بود:

"ارتش سایبری ایران در اعتراض به دخالت‌های سایت‌هاي بیگانه و صهیونیستی در امور داخلی کشورمان و پخش اخبار دروغ و تفرقه‎بر‌انگیز راه‌اندازی شده‌است."

این اقدام به یک جنگ سایبری میان ایران و چین انجامید و گروهی از هکرهای چینی به نام "اتحادیه هانکر"، پايگاه‌هاي اينترنتي رسمی حکومت ایران از جمله وب‌سايت رسمی ریاست جمهوری و رهبری را هک کردند.

 

حمله به راديو زمانه

روز ۱۰ بهمن ۱۳۸۸ ارتش سایبری ایران وب‌سایت رادیو زمانه را هک کرد، صفحه نخست آن را با تصویری منقش به پرچم جمهوری اسلامی ایران و عبارت‌هاي «یاحسین (ع)» و «خلیج فارس» جایگزین کرد و در پیامی نوشت:

"ارتش سایبری ایران به تمام مزدوران وطن‌فروش هشدار می‌دهد که در دامان اربابان خود نیز آن‌ها را راحت نمی‌گذارد."

 

حمله به خبرنامه امیرکبیر

شامگاه ۱۷ بهمن ۱۳۸۸ سایت "خبرنامه امیرکبیر" هک شد. در صفحه نخست آن، اين‌بار تصویری منقش به پرچم "یاحسین (ع)" و "فإن حزب‌الله هم الغالبون" جاي گرفت. در بخش انتهایی اين تصویر، شعری با مضمون ذيل درج شده بود:

"اگر فرمان دهد رهبر، بتازیم

اگر او خواهد از ما، سر ببازیم

اگر صبر و قرار از ما بخواهد

بشینیم و بسوزیم و بسازیم"

 

حمله به سایت جنبش راه سبز

در ۲۳ بهمن ۱۳۸۸ كاربران سایت جرس‌نیوز که اخبار جنبش سبز را منتشر می‌کند، در صفحه اصلی با اين پيام ارتش سايبري ايران مواجه شدند:

"به احترام رفراندومی که در 22 بهمن برگزار شد و مردمی که رأی دادند و به احترام ملتی بزرگ و وطنی به نام ایران... بیشتر از این مهره افرادی که خود در آمریکا در امن و امان به سر می‌برند و از شما به عنوان مهره استفاده می‌کنند، نباشید."

 

شوخي با ارتش سايبري ايران

روز ۱۶ بهمن 88، وب‌سايت "خودنويس" كه توسط نيك‌آهنگ كوثر اداره مي‌شود، در ستون "فالس نيوز" در خبري طنز آمیزنوشت: "ارتش سایبری ایران در اقدامی عجیب و بی‌سابقه، پورتال فرودگاه مهرآباد را هک کرد، به طوری كه كاربران این سایت كه از كاركنان فرودگاه هستند، با تایپ آدرس آن به سایت شركت قطارهای رجا هدایت می‌شدند.گفته می‌شود حمله در ساعات ابتدای شب رخ داده و در صورت ادامه یافتن آن تا روز شنبه، فرودگاه مهرآباد با بحران جدی مواجه می‌شد. رخ دادن ناگهانی ده‌ها سانحه هوایی در آسمان تهران به علت از كار افتادن سیستم‌های ارتباطی برج مراقب پرواز مهرآباد، به عنوان مهم‌ترین خطری برشمرده می‌شود كه به دنبال این حمله، پایتخت ایران را مورد تهدید قرار داده است.هر چند كارشناسان معتقدند این حمله به اشتباه رخ داده و یک ساعت بعد مشكلات فنی رفع شده، اما «ارتش سایبری ایران» پس از هک پورتال مهرآباد، تصویری منقش به پرچم جمهوری اسلامی ایران با رنگ آبی را جایگزین صفحه نخست آن کرده و در پیامی آورده است: ارتش سایبری ایران به تمام مزدوران وطن‌فروش هشدار می‌دهد که در آسمان نیز آن‌ها را راحت نمی‌‌گذارد."

اين متن طنز كه با تغيير بخشي از پيام واقعي ارتش سايبري به هنگام هك كردن راديو زمانه تنظيم شده بود، به سرعت در سايت‌هاي خبري ايراني منعكس شد. چند ساعت بعد شايعه حمله اشتباهي ارتش سايبري ايران به يك سايت دولتي، به سوژه‌اي براي تمسخر اين گروه تبديل شد. با آنكه چند ساعت بعد سايت‌هاي مختلف اقدام به حذف آن خبر كردند، اما شايعه همچنان در حال گسترش بود تا جايي كه برخي شركت‌هاي بزرگ از ترس هك شدن، بلافاصله براي تقويت ديواره امنيت وب‌سايت‌هاي خود در جهت عقد قراردادهاي چند ساله با گروه‌هاي امنيت شبكه اقدام كردند.

 

واکنش يك مدير دولتي

روز 18 بهمن 88 و تنها دو روز بعد از انتشار شايعه، مرتضی دهقان، مدیرعامل فرودگاه مهرآباد تهران در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران، ضمن تكذيب حمله به سایت اين فرودگاه، آن را یک شانتاژ خبری ناميد و گفت:"پس از آنکه عوامل بیگانه در حوادث پس از انتخابات برای رسیدن اهداف پلید خود ناکام ماندند سعی کردند با طراحی یک توطئه مبنی بر حمله به سایت فرودگاه بین‌المللی تهران، فضای امنیتی کشور را متشنج کنند، در حالی که هیچ‌گونه حمله‌ای به سایت فرودگاه پورتال مهرآباد صورت نگرفته و این خبر از اساس کذب محض است. مشخص است كه رسانه‌های ضدانقلابی به توانایی ارتش سایبری ایران  پي برده و به دلیل هراس از توانایی آن‌ها به دنبال اتهام‌زنی هستند تا با استفاده از این شیوه اذهان عمومی را منحرف كنند."

نيك‌آهنگ كوثر كه پيشتر نيز در سايت خودنويس شايعه بودن آن خبر را گوشزد كرده بود، اين‌بار پس از انتشار مصاحبه مديرعامل مهرآباد، در بخشي از يادداشت خود درباره اين رخداد نوشت: "... وقتی مدیرعامل فرودگاه مهرآباد خبر حمله به سایت فرودگاه مهرآباد را تکذیب، اما از عملکرد ارتش سایبری دفاع کرد، فهمیدیم که خبر جعلی ما کار خودش را کرده است. یک مقام رسمی جمهوری اسلامی از ارتش سایبری طوری دفاع کرده که این مجموعه گویی توسط نظام هدایت می‌شود."

 

درباره گروه‌هاي هكري ايراني

در هشت سال اخير گروه‌های هکری بسیاری در ایران تشکیل شدند که "آشیانه"، "شبگرد" و "سیمرغ" از معروف‌ترين آن‌ها بوده‌اند. این گروه‌ها با سوءاستفاده از عدم اجراي قوانین جرایم رایانه‌ای در ایران، براي كسب شهرت و همچنين رقابت با سايرين، آزادانه به وب‌سایت‌های مختلف حمله مي‌کردند.

به دنبال افزايش گزارش‌هاي نفوذ كاربران غيرمجاز به وب‌سایت‌های دولت ایرانی و انتشار گسترده اخبار مربوط به آن، دستگاه‌هاي اطلاعاتی به قدرت ابزار هک علاقه‌مند شدند و تلاش گسترده‌اي را برای كنترل و هدفمند كردن این نوع حملات آغاز کردند.

سازمان‌هاي امنيتي و اطلاعاتي با دعوت به همكاري از گروه‌های نفوذگر، آن‌ها را در جهت شناسايي و برخورد متقابل با مخالفان در اینترنت و ایجاد گروه‌های اطلاعاتی برای کنترل جریان اطلاعات آن‌لاین به كار گماردند. مدتي بعد، اين افراد آموزش هك به تكنسين‌هاي نظامی را نيز بر عهده گرفتند.

 

تشكيل ارتش سايبري ايران

گروه "آشیانه" از نخستين گروه‌هایی است که به جرگه نفوذگران حکومتی پیوست و با به کارگیری بهترین هكرها به خرابكاري در وب‌سایت‌های مخالف سیاست‌های جمهوری اسلامی پرداخت. اخبار فعاليت‌هاي این گروه که در رسانه‌های دولتي همچون صداوسیما، روزنامه کیهان و خبرگزاری ایرنا منتشر می‌شد، خيلي زود مورد توجه قرار گرفت.

 

آموزش هك به نظاميان

همزمان با فعاليت گروه‌هاي هكري، شرکت‌هایی به ظاهر خصوصی نیز تشکیل شدند که وظیفه اصلی آن‌ها جذب نیروهای نفوذگر، آموزش نظامیان برای حمله‌های سایبری و فراهم كردن امکانات لازم برای این‌گونه حملات است. اين شركت ها تربیت نفوذگران و انجام پروژه‌های هک ارتش سایبری ایران را بر عهده دارند. در كنار اين فعاليت‌ها، شرکت های مزبور به واردات تکنولوژی‌های مورد نیاز نیروهای نظامی ایران از دوبی نيز می‌پردازند. در میان مدیران این شرکت ها فرزند یکی از مسؤولین ارشد امنيتي هم هست که با استفاده از روابط پدر خود از سال‌ها قبل به همکاری با نیروهای نظامی و امنیتی مشغول است. او پس از تشکیل شرکتي با بودجه نظامی، به جذب نفوذگران متبحر ایرانی پرداخت و با تشکیل يك گروه حرفه‌اي و منسجم پذيرش پروژه‌های کنترل اطلاعات سایبری در ایران و نفوذگری برای حکومت را آغاز كرد.

 

نحوه انتخاب اعضاي گروه

طرح تشكيل ارتش سایبری ایران از سال 84 در سپاه پاسداران مطرح شده بود، امابا افزايش تبليغات عليه دولت نهم در اجراي آن تسريع به عمل آمد. مدتي بعد گروهی بسیار وسیع تشكيل شد كه تعداد اعضای آن از چند نام بسیار فراتر می‌رود. واحد جذب نيروي انساني ارتش سايبري به اين ترتيب عمل مي‌كند كه تيم‌هاي ويژه‌اي پس از شناسايي هكرهاي حرفه‌اي، با آن‌ها تماس گرفته و تهديد مي‌كنند در صورتي كه همكاري نكنند، روانه زندان خواهند شد.

سطح ارتباط و اطلاعات افراد تا حدي كنترل شده است كه حتي بيشتر اعضای گروه هنوز از همكاري خود با ارتش سایبری اطلاعی ندارند. با توجه به استفاده از نخبه‌ها، سطح علمی ارتش سایبری با توجه به سابقه فعالیت بالای نفوذگران در ایران بسیار بالاست و قدرت این ارتش با توجه به هدف آن، قابل مقایسه با گروه‌های مشابهی است که در سازمان‌های اطلاعاتی آمريكا و اسرائيل فعالیت می‌کنند. گفتني است "مرکز مبارزه با جرائم سازمان یافته سایبری" (پدافند سايبري سپاه) از همين افراد تشكيل شده است.

در ارديبهشت 88 نيز خبرگزاري فارس گزارش داد مؤسسه «Defense Tech» كه از مؤسسات نظامي و امنيتي ايالات متحده آمريكا است، با استناد به آمار دريافتي از سازمان اطلاعات آمريكا، ايران را جزء پنج كشور داراي قوي‌ترين نيروي سايبري معرفي كرده است. اين مؤسسه با تاكيد بر اينكه ارتش سايبري ايران زيرمجموعه تيم رصد سايبري سپاه است، بودجه آن را 76 ميليون دلار اعلام كرده بود.

 

زمان اندك براي اجراي دستورات

ارتش سايبري ايران تا به حال به سرور وب‌سایت‌های مورد نظر خود نفوذ نكرده و تنها به ربودن دامنه‌های آن‌ها بسنده كرده كه اين روش، نشان‌دهنده محدودیت زمانی گروه برای اجرای عمليات نفوذ است. آن‌ها در چند ماه اخير با روش‌هايي كه نياز به زمان كمتري دارند، دستورات سفارش شده از سوي كارفرما را عملي كرده‌اند. آن‌ها در حمله به توييتر، كامپيوتر يكي از اعضاي اين شركت را با تروجان هك كرده و با استفاده از ايميل او توانستند Control Panel دامين را Reset كنند. مشابه اين حمله در سال 83 از طريق يكي از گروه‌هاي هكري ايراني، روي يكي از وب‌سايت‌هاي سازمان فضايي ناسا آزمايش شده بود. ارتش سايبري هنگام حمله به جرس و ساير وب‌سايت‌ها نيز از تكنيك DNS Cache Spoofing استفاده كرده و مقصد دامين را تغيير دادند.




نامه مادر سه شهید به رهبری: به داد مردم برسید!

نگذارید این نو کیسه های بی هویت سرمایه بزرگ امام و شهدا را به یکباره نابود کنند

 

جنبش راه سبز (جرس) : مادر سه شهید در نامه ای به رهبر جمهور اسلامی باانتقاد از رفتار افرادی که بنام اسلام و رهبری به مردم اهانت می کنند آورده است که  این نو کیسه های بی هویت سرمایه بزرگ امام و شهدا را به یکباره نابود می کنند.  وی از رهبری خواسته است که بداد مردم برسد.
 
 
سیده مهرانگیز میر که مادر سه شهید اکبر، سعید و مسعود پناهی و مادر همسر علی کروبی می باشد در نامه ای به آقای خامنه ای با اشاره  به سابقه خانوادګی خود نوشته است : ارادت و علاقه من به شما بر کسی پوشیده نیست و بخوبی واقف هستید که در دوران ریاست جمهوری تان هنگامیکه عده ای از مقامات سیاسی از مخالفان سرسخت شما بوده و امروز بنا به مصالح دنیوی ذوب در ولایت شما گردیدند، از آن زمان من طرفدار و حامی شما بودم( اگر لازم باشد نام آنان را ذکر خواهم کرد).
 
وی آورده است که اگر بخاطر داشته باشد سالی که به کرج تشریف آوردید به شما گفتم که ما مادران، همسران، خواهران و دختران شهدا نه مثل زن های صدر اسلام دست در آب، بلکه دست در خون عزیزانمان فرو برده ایم و با انقلاب و امام بیعت کرده ایم و به قول قرآن از این بیعت هم بسیار شادان بوده و هستیم. اما چه بگویم که بلای انتخابات ریاست جمهوری دهم مثل صاعقه بر سرمان نازل شد و خرمن زحمات ۳۰ ساله ملت ایران را به یکباره به آتش کشید. آنچنان که هیچ حرمتی برای هیچ کس و هیچ چیز باقی نماند و ثمره همه عشق، ایثار و اخلاص شهدا تبدیل شد به دستگیری یاران انقلاب و فرزندان مردم و کتک زدن بی رحمانه و اهانت های کم نظیر به دختران و پسران این کشور. خانواده شهید پناهی نیز از این همه وقاحت و سرکشی نیز بی نصیب نماند و همچون دوران دفاع مقدس که هزینه داده، اینبار نیز در کنار ملت هزینه داده است. دامادم علی کروبی در مسجد که کانون عشق و شهادت بود، مورد ضرب و شتم بی رحمانه اوباش هائی که این روزها لباس مقدس بسیج را به سرقت برده اند واقع شد و رکیک ترین فحش ها و اهانت ها به دخترم خواهر ۳ شهید توسط آن اوباش ها وارد شد.
 
در این نامه تاکید شده است: مشکل من فقط علی کروبی نیست بلکه مجموعه جوانهای بی گناه است که فقط بخاطر اعتراض از پایمال شدن حقشان تا سرحد مرگ کتک می خورند و بعضی از آنان هم زیر شکنجه جان می دهند. مشکل من خانواده هایی هستند که ماه ها از فرزندان و عزیزانشان بی خبرند و نمی دادند از این ظلم به کجا شکایت ببرند.
 
این مادر سه شهید در ادامه افزوده است :من درد مادری که در فراق فرزندش چند ماه است می سوزد را می فهمم، من درد و رنج مادری که جوانش بی رحمانه زیر لاستیک ماشین نیروی انتظامی له می شود و بجای دلجوئی اوباش نامیده می شود را درک می کنم.  من درد مادرانی که از گوشه و کنار می شنوند که چگونه جوانانشان را شکنجه می کنند حس می کنم و با گریه و ضجه آنان گریه می کنم و از قادر متعال برای آنان طلب صبر می کنم.
 
 
دراین نامه آمده است: رهبر عزیز، این روزها شلاق، قمه و … را به دست جوان های بیست و سه چهار ساله ایی داده اند که نه امام، نه انقلاب و نه جنگ را دیده اند و آنچنان وقیحانه به کسانی که بیشتر از سنشان سابقه مبارزاتی دارند، بنام شما اهانت و حمله می کنند. از شما می خواهم نگذارید این نو کیسه های بی هویت سرمایه بزرگ امام و شهدا را به یکباره نابود کنند.
 
 
وی در ادامه نوشته است: جالب تر از همه این حرف ها و سخت تر از همه کتک ها و شکنجه ها، سخنان رئیس قوه قضائیه است که می گوید ما با رافت اسلامی رفتار می کنیم و من نمی دانم اگر غیر اسلامی بود، چگونه می شد. از آن طرف هم رئیس جمهور هم دائما فریاد می زند ایها الناس، کشور ما مهد عدالت است و گرگ و میش در کنار هم به راحتی زندگی می کنند و هیچ مشکل و گرفتاری در هیچ گوشه ایران وجود ندارد. طرفداران واقعی اسلام، انقلاب، ولایت و ارزش ها دلسوخته گانی هستند که بدون هیچ چشم داشتی تنها هزینه پرداخته اند و متاسفانه در بازار مکاره متملقان و چاپلوسان که ضد ارزش ها را به نام ارزش ها حاکم می کنند، این دلسوخته گان واقعی نه تنها جای ندارند بلکه برای امر به معروف ( احترام به حقوق مردم) و نهی از منکر (انذار از ظلم وتعدی) مورد سرزنش قرا می گیرند.
 
 
مادر این سه شهید افزوده است: رهبر عزیز، من به عنوان مادری داغدیده و ستم کشیده در راه دفاع از اسلام، کشور و انقلاب و روحانیت به خصوص از شخص شما، مجدانه تقاضا می کنم به داد مردم برسید و از حق کسانی که به گردن همه مسئولین حق دارند، دفاع کنید که بقای این نظام بر دلهای سوخته ما استوار است. ادبیات زشت و ناپسند برخی از مقامات که بعد از آنهمه زخم ها با اهانت به مردم با الفاظی مثل بزغاله وگوساله، و یا خس و خاشاک پرداختند موجب بی اعتمادی و فاصله ی بخش بزرگی از مردم با حکومت شده است. در چنین اوضاعی اگر عده ای شعار جمهوری ایرانی سر می دهند نه به این دلیل است که جمهوری اسلامی را دوست ندارند، بلکه نه اسلام واقعی و نه جمهوری حقیقی را در چنین شرائطی می بینند. اسلامی که با قرائت و تفسیر کج اندیشانه اقلیتی، اکثریتی را به تقابل کشانده و با استفاده از رسانه های بیت المال هرچه آیه، حدیث که ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون درباره کفار و منافقین گفته شده و تحریف سخنان امام در این ارتباط به آقایان کروبی و موسوی نسبت می دهند و همه آیات بهشت، فردوس، رضوان و تطهیر را برای دیگر آقایان.
به آنان که بعد از این نامه دلسوزانه بدنبال متهم کردن من می روند می گویم که من یک ایرانی مسلمان و معتقد به آرمان های امام و شهدا هستم، نه آمریکایی، نه انگلیسی و نه اسرائیلی.
 

هیچ نظری موجود نیست: